responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 369

دينشان آسيب مى‌ديدند، مجروح مى‌شدند و به شهادت مى‌رسيدند؛ اما با امدادهاى غيبىِ خداوند و رهبرىِ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله حملاتِ كوبنده و شكننده دشمن، موجب تقويت مسلمانان مى‌شد و دعوت اسلامى از اين ضرباتْ جانِ سالم به در بُرد.

آياتى كه در آغاز بحث تلاوت كردم، مربوط به جنگ حُنين بود. وقتى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مكه را فتح كرد، براى اولين بار در تاريخ جزيرة العرب، يك سپاه ده هزار نفرى از رزمندگانِ شمشير به دست و فداكار به همراه داشت.

هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله مى‌خواست از مكه به سوى طائف و جنگ حنين حركت كند، دو هزار نفر از تازه مسلمانان هم به آنها پيوستند. در ميان اين لشكر، افراد دلير و افسران شجاع مانند خالد بن وليد هم بسيار بودند.

با اين حال، در جنگ حنين در ابتدا شكستِ بسيار سختى خوردند.

خداوند در آياتى كه تلاوت كردم، در باره جنگ حنين مى‌فرمايد:

«لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فى‌ مَواطِنَ كَثيرَةٍ ...»[1]

فراموش نكنيد كه در جايگاه‌هاى بسيارى شما را حمايت نمودم.

«وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ»[2]

بخصوص در جنگ حنين به يارى‌تان شتافتم.

«اذْ اعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ»[3]

مى‌دانيد چرا در جنگ حنين، در ابتدا شكست خورديد؟ ميكروبى (آفتى) وارد جامعه شما شده بود كه مغزتان را بيمار كرده بود. قبل از آن با سيصد و سيزده نفر رزمنده، پيروز مى‌شديد اما در جنگ حنين با داشتنِ دوازده هزار نفر رزمنده، شكست خورديد.

پيش‌تر وقتى به جنگ مى‌رفتيد، يكى از شما دانه‌اى خرما را در دهان مى‌گذاشت.

مقدارى آن را مى‌مكيد و سپس آن را به ديگرى مى‌داد. آن وقت، اين گونه تدارك مى‌شديد كه پيروز مى‌گشتيد.

پس چرا در جنگ حنين شكست خورديد؟ در جنگ حنين، دوازده هزار رزمنده شمشير به دست و جان بر كف داشتيد. اين امر باعث شد كه مغرور شديد و با خود گفتيد: چه لزومى دارد كه ما بنشينيم و براى پيروزى در جنگ نقشه بكشيم؟ چه نيازى به تهيه طرحِ جنگى داريم؟ «هَوازِن» و همراهانشان چه كسانى هستند؟ دو طايفه صحراگَرد. اينها به آسانى از بين مى‌روند و ...

«فَلَنْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً»[4]

پس آن تعداد، هيچ به دردِ شما نخورد.

«وَ ضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْارْضُ بِما رَحُبَتْ»[5]

و زمين با همه فراخى، بر شما تنگ شد.

«ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرينَ»[6]

سپس پشت به جنگ كرديد. صحنه را رها نموديد و فرار كرديد.

«ثُمَّ انْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلى‌ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ»[7]

اما پيامبر صلى الله عليه و آله رهبر بود، محور بود، اطمينانِ قلب داشت. خداوند، آرامش و سكينه خود را بر پيامبر صلى الله عليه و آله و بر مؤمنين نازل كرد.

«مؤمنين» در اين آيه شريفه جمعِ محلّى‌ به الف و لام است. مؤمنينِ مورد نظر در اين آيه شريفه، تعدادشان از عددِ انگشتانِ دست هم كمتر است.

«وَ انْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها»[8]


[1]- سوره توبه( 9)، آيه 25.

[2]- همان.

[3]- همان.

[4]- همان.

[5]- همان.

[6]- همان.

[7]- سوره توبه( 9)، آيه 26.

[8]- همان.

نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 369
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست