آيا برخوردهاى ما با دوستان و دشمنان بر اساس عدالت است؟ آيا هوسرانى، سودجويى، خودسرى، مقام پرستى، باندبازى و سياستبازى در انگيزه برخوردهاى ما راه ندارد؟ آيا همه توانستهايم آن گونه كه على عليه السلام با اسامة بن زيد برخورد كرد، با ديگران برخورد كنيم؟ على عليه السلام به خلافت و رياستهاى دنيوى به ديده تحقير نگاه مىكند و سوگند ياد مىكند كه خلافت در نزد من از آب دماغ يك بز، كم ارزشتر و پستتر است. ما انشاءالله مىخواهيم چنين روحيهاى را در جامعه خود پياده كنيم.
خدا نكند كه رياستطلبى در جامعه ما رواج پيدا كند. به عنوان مثال، در فرانسه وقتى شيراك و ميتران در انتخابات، رقيب يكديگر مىشوند، با هم دشمن مىشوند؛ اما اين برخورد، غربى و ضد اسلامى است؛ چرا در بعضى جاها در بين ما هم رسوخ كرده است؟
عملكرد و برخوردهاى ما بايد بر طبق الگوى عملكردهاى على عليه السلام باشد. اين درست نيست كه ما اسم مكتبمان، مكتب على عليه السلام باشد اما عملكردهاى ما با سيره و مكتب على عليه السلام تطبيق نكند.
در مورد حمايت از محرومان و مستضعفان، ما در مقامِ سخن گفتن و شعار دادن و انشاءالله در مقام فكر كردن و تصميم گرفتن هم تا حدودى پيش آمدهايم. اما من مىخواهم تذكرى به شما بدهم و آن اين است كه حمايت از مظلومان و مستضعفان با شعار دادن نيست.
با شام دادن و با جايزه دادن هم نيست.
مستضعفان و محرومان جامعه چه كسانى هستند؟ در جامعه ما، كارگران، دهقانان، پيشهوران جزء و جنوب شهرىها، محروم و مستضعف هستند. چگونه بايد از آنها حمايت كنيم؟ آيا بايد به عنوان حمايت از آنها در مقابلشان تعظيم كنيم و وقتى اسمشان برده شد، صلوات بفرستيم؟! خير.
ببينيد، اگر سبكِ فكرىِ ما اين است كه دشت، صحرا، آب، هوا، سود مبادله، سود سرمايه و ساير چيزها، همه مالِ يك دسته است و مزدورى و رنج كشيدن، گرسنگى ديدن و محروميت كشيدن مالِ دسته ديگر؛ با چنين سبكِ فكرى، انسان نمىتواند حامىِ محرومان و مستضعفان باشد.
من مىخواهم در مورد چگونگى حمايت از مستضعفين، يك پيشنهاد بكنم. من نمىگويم كه ابزار توليد را ملى يا دولتى يا عمومى و يا تعاونى بكنيم. اين مسئله در جاى خودش كارشناسى خواهد شد و انشاءالله هر چه صلاح باشد، همان كار را مىكنند.
پيشنهاد من اين است كه ما بايد كارگر و دهقان و پيشهورِ جزء را هم آدم بدانيم و حقّ برآورده شدنِ نيازهاى يك آدم معمولى را براى آنها قائل شويم.
يك آدم معمولى زندگى مىكند و نياز به غذا، خانه، دارو، وسايل تحصيل، و وسايل استراحت و وسيله رفت و آمد دارد.
توجه داشته باشيم كه محرومان و مستضعفان هم آدم هستند و نياز به همين چيزها دارند.
هر وقت جامعه ما به جايى رسيد كه تجارت خارجى، سود سرمايه، سود مبادله، ميزان دستمزد، قانون كار و ساير قوانين ما به گونهاى بود كه يك زندگىِ مناسب براى محرومان و مستضعفان تأمين شود، آن وقت مىتوانيم بگوييم كه ما از محرومان و مستضعفان حمايت كردهايم.
برادران و خواهران عزيز! اگر شما فكر مىكنيد كه همه چيز بايد در اختيار شمال شهرىها باشد و آنها بايد ارباب جنوب شهرىها باشند و حمايت از محرومان و مستضعفان، اين است كه صدقات و كفّارات و زَكَوات به آنها بدهيم، اين فكر، حمايت از مظلومان نيست. اينجا شعارِ آن را ندهيد.