لطف خود و بر اساس آيه شريفه «انْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ و يُثَبِّتْ اقْدامَكُمْ»[1]، اين مردم را يارى فرمود و جنگ تحميلى را براى آنها عامل موفقيت قرار داد. اين جنگ، موجب استحكام وحدت نيروهاى مسلح و همه گروهها و اقوام مختلف ملت ايران شد.
در نتيجه جنگ تحميلى، نيروهاى مسلحِ ما- ارتشيان و سپاهيان و بسيجىها- همه با يكديگر هماهنگ و متحد شدهاند و در خطوط مقدم جبههها با جان و دل از اسلام و سرزمين اسلامى دفاع مىكنند.
يكى ديگر از بركتهاى جنگ تحميلى، وحدت اقوام مختلف ملت ايران بود.
يكى از مشكلاتى كه ما قبل از پيروزى انقلاب، در باره حلّ آن فكر مىكرديم، اختلاف اقوام گوناگون ساكن در ايران بود.
من جريانِ آمدن روسها به آذربايجان در جنگ جهانى دوم و پيامدهاى آن را ديدهام، سابقه ماجراى كردستان را نيز در نظر داشتم.
تجربه نشان مىدهد كه هر گاه دولت مركزى ضعيف مىشود، در استانهاى مرزى، زمزمه جدايى و تفرقه بر مىخيزد. بنا بر اين قبل از پيروزى انقلاب، ما حق داشتيم كه نسبت به وحدت ملى كشور پس از پيروزى انقلاب نگران باشيم.
اما به لطف خداوند، جنگ عامل تحكيم وحدت ملت ما شد. به عنوان نمونه، در اين «هفته وحدت» در استان كردستان و نواحى مشابه، مردم با شور و شوقْ وحدت خود را به نمايش گذاشتند و با آرمانهاى انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى تجديد ميثاق كردند.
در هر گوشه و كنار اين مملكت، همه مردم، يكدل و يكزبان، در راه دفاع از انقلابِ خود جانفشانى مىكنند.
همين الان كه به سوى تريبون نماز جمعه مىآمدم، خانمى نامهاى به من داد كه مفادّ آن نامه اين است: «من يك خانم خانهدار هستم، بسيار علاقهمندم كه با كفّار بعثى بجنگم، اما موقعيتم اجازه نمىدهد. بهترين دارايى من، گردنبندى است كه همراه اين نامه به شما تقديم مىكنم تا قيمت آن را صرف هزينههاى جنگ بكنيد».
دوشيزگان عضو جامعه اسلامى نيز نامه ديگرى به من نوشتهاند. آنها در نامه خود مىگويند: «ما حاضريم با معلولين فلج و ناقص العضو شده جنگ تحميلى ازدواج كنيم؛ اما پدران و مادران ما مانعِ انجام اين فكر هستند؛ لطفاً شما تذكرى بدهيد كه اينها مانع از اجراى اين فكر نباشند».
اين تحول عظيم معنوىِ مردم و حاكميتِ روحيّه ايثارگرى و از خود گذشتگى نيز از بركات و نتايج مثبت جنگ تحميلى است.
الحمد للَّهامروز ابتكار جنگ به دست ما افتاده است. در آغاز جنگ تحميلى كه ابتكار جنگ در دست دشمن بود، در خانهمان با دشمن جنگيديم تا توانستيم چهره جنگ را عوض كنيم. امروز ابتكار جنگ در دست ماست و با توان بيشتر با امريكا مواجه مىشويم.
شيطان بزرگ، اربابِ صدام، كم كم متوجه شده است كه كار صدام به آخر رسيده و حمايت از او فايدهاى ندارد، هر چند كه او احمقتر از آن است كه از اين همه تجربياتِ جهانى درس عبرت بگيرد.
امريكا در ايران و ساير كشورها، آن قدر از شاه و بقيه مزدورانش حمايت كرد؛ چه نتيجهاى گرفت؟ جز آنكه ماهيت استكبارىاش بيشتر روشن شد و مردم دنيا كينه بيشترى نسبت به او پيدا كردند.
آنها كه هنوز چشم طمع به صدام دوختهاند، بيهوده زحمت نكشند.
[1]-/ سوره محمد صلى الله عليه و آله( 47)، آيه 7:« اگر خدا رايارى كنيد، شما را يارى خواهد كرد و پايدارى خواهد بخشيد».