در ديوان عالى كشور، در محاكم عمومى، در دادگاههاى صلح، در شهرستان و استان و در ادارات تابعه، كارهاى خود را شروع كرده، مقدارى از آنها را انجام داده و بقيه هم در دست انجام است.
اميدواريم به فضل پروردگار و كمك شما برادران عزيز، دستگاه قضائى بتواند در آيندهاى نه چندان دور، وظايف سنگين خود را در تغيير و تحوّل دستگاهى كه از اوّل بر اساس اسلام نبوده است، با موفقيت انجام دهد. اگر بگوييم تأسيس قوه قضائيه، بر ضد اسلام بوده است، سخنى به گزاف نگفتهايم. چه بسيارند قوانين مدوّن ايران كه صريحاً مخالف قوانين اسلام هستند.
اگر قوه قضائيه موفق شود چنين دستگاهى را متناسب با جامعه انقلابى و بر اساس قوانين اسلامى اصلاح كند، موفقيتِ بسيار چشمگيرى است. اميدوارم با توفيق الهى و كمك و يارى شما برادران و تلاشِ هر چه بيشترِ همه دستاندركاران قوه قضائيه، هر چه زودتر به نتايج مطلوب دست يابيم.
[شما بهترين امتى هستيد كه براى مردم پديدار شدهايد: امر به معروف و نهى از منكر مىكنيد ...]
خطبه دومِ من مربوط به پيامدهاى جنگ است. بحمد اللّه مردم عزيز ما به خوبى با مسائل جنگ آشنا هستند. خداوند را سپاس مىگوييم كه به ما توفيق جهاد فى سبيل اللّه را عنايت فرمود. همه ما به شكلى، با زبان، با قلم، با پول، با محبت، با تبليغ و با سلاح، در اين جهاد و دفاع مقدس شريك هستيم.
يكى از حوادث اخير جنگ، بمباران هوايى مناطق غير نظامى و تخريب مناطق مسكونى با موشكهاى دوربرد است.
همان گونه كه كمال انسان، مرز پايان ندارد، سقوط اخلاقى او نيز حدّ پايان ندارد.
انسان از نظر استعداد يك موجود عجيبى است، اگر پرواز كند، از فرشتگان بالاتر مىرود و اگر سقوط كند از هر موجودى پستتر مىشود.
آنها كه دستور تخريب مناطق مسكونى را مىدهند و اجرا كنندگان اين فرمانها كه خانه پيرزنى را مىكوبند، گهواره بچهاى را آتش مىزنند، كلبه انسان مضطرب و بيچارهاى را بر سرش ويران مىكنند و اسم اين را عمليات نظامى مىگذارند، اينها علاوه بر اينكه مسلمان نيستند، آدم هم نيستند.
وقتى كه انسان اين صحنهها را مىبيند، با همه وجودش لمس مىكند كه حسين بن على عليهما السلام كه مىگفت: «انْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دينٌ فَكُونُوا احْراراً فى دُنْياكُمْ»[3]، چه مىفرمود.