responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 152

تأكيد مى‌كنم كه اگر حاكميت قانون در مملكت وجود نداشته باشد، و به جاى پيروى از ضوابط، پيرو شايعات باشيم، هيچ سنگى روى سنگ، بند نخواهد شد.

(تكبير نمازگزاران)

حضرت امام در سال 1360 فرمودند:

امسال، سال قانون است. يعنى سالى كه بايد قانون به بهترين شكل ممكن، در آن اجرا شود و به حاكميت برسد. فرمان بسيار پر بركتِ هشت مادّه‌اىِ امام را به خاطر داريد؟

من مادّه پنج اين قانون را براى شما مى‌خوانم.

مادّه پنج فرمان هشت مادّه‌اى چنين است:

هيچ كس حق ندارد در مال شخص ديگرى، چه منقول و چه غير منقول، دخل و تصرف كند يا آن را توقيف و مصادره نمايد، مگر به حكم حاكم شرع، آن هم پس از بررسىِ دقيق و ثبوت حكم از نظر شرعى.

امام كه اين فرمان را صادر فرمودند، بنياد مستضعفان از ما تقاضا كرد كه يك محكمه در آنجا بگذاريم. ما در آنجا يك دادگاه انقلاب، براى رسيدگى به اموال توقيفى و سرپرستىِ اموال مصادره شده، تأسيس كرديم. در حكم اموال مصادره شده، تجديد نظر نمى‌شود و حكم قطعى است؛ ولى در مورد اموال توقيفى، بعد از اين فرمانِ امام، در آنجا محكمه‌اى تشكيل شد كه آن محكمه به اموال توقيفى رسيدگى مى‌كند؛ در مواردى كه به نظر آن محكمه، اموال توقيفى بايد مصادره شود، حكم مصادره آنها را صادر مى‌كند و در مواردى كه به نظر آن محكمه، هيچ دليلى براى مصادره وجود ندارد، اموال را به صاحبش رد مى‌كند.

در مواردى كه مالْ مصادره مى‌شود- كه مواردش تقريباً زياد هم هست- هيچ كس از اينكه آن قاضى، يكى از احكام شرع را اجرا كرده است و اموالِ غارت شده مردم را باز گردانده است، تشكر نمى‌كند و اصلًا هيچ حرفى در آن مورد زده نمى‌شود؛ اما اگر در يك مورد، نظر دادگاه اين شد كه توقيفِ اموالِ يك شخصْ هيچ دليل و مدركى ندارد و حكم كرد كه آن اموالْ پس داده شود، يك دفعه غوغا بر مى‌خيزد و شايعه پراكنان و بدانديشان مى‌گويند: دادگاه‌ها از مستكبرين حمايت مى‌كنند.

اين گونه شايعه‌سازى‌ها و جَوسازى‌ها سبب مى‌شود كه قاضى نتواند كارِ قضاوت را به طور طبيعى انجام دهد و استقلال قضائىِ خود را از دست بدهد. اگر قاضى، استقلال قضائىِ خود را از دست داد، ديگر اصلًا صلاحيتِ قضاوت را ندارد و بايد كنار برود.

آن قاضى كه از جَو يا رسانه‌هاى گروهى بترسد، صلاحيتِ قضاوت را ندارد و بايد بركنار شود.

به هر حال، منظور من اين است كه نيروهاى وفادار و فداكار انقلاب مانند انجمن‌هاى اسلامى و هسته‌هاى گزينش، دادگاه‌هاى انقلاب، دادسراها، قضات و ... را بايد حمايت و قدردانى و اصلاح نمود تا به وسيله آنها بتوانيم مشكلات مردم را حل كنيم و از هر گونه تضعيفِ آنها بايد خوددارى كرد كه بسيار خطرناك و غير عاقلانه است.

اگر ان‌شاءالله همه ما راه تقوا را پيش بگيريم، اين مشكلات پيش نمى‌آيد.

«عبادَ اللّه! اتَّقُوا اللَّه»؛ بندگان خدا! تقوا را پيشه كنيد، متقى باشيد، راه تقوا را در پيش بگيريد و در گفتن، عمل كردن، فكر كردن و نوشتن، مواظب باشيم كه:

«انَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ اولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا»[1]

[گوش و چشم و دل، همه را بدان بازخواست كنند.]


[1]- سوره اسراء( 17)، آيه 36.

نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 152
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست