گاهى مىگويند: چرا كار نمىكنند؟ و گاهى مىگويند: چرا قاطعيت ندارند؟ من شرحِ برخى از فعاليتها و خدماتِ دادگاهها را از روزنامهها نوشتهام و اكنون براى شما مىخوانم تا شما قضاوت كنيد كه آيا آنها كار مىكنند يا نه؟ قاطعيت دارند يا ندارند؟
يادداشتهاى زيادى را از روزنامهها نوشتهام كه بعضى از آنها را براى شما مىخوانم؛ روزنامهها نوشتهاند: در سيستان و بلوچستان، سى قاچاقچى خود را تسليم مقاماتِ قضائى كردند. اين كار با ابتكار يكى از دادياران دادسراى انقلاب اسلامى، صورت گرفته است.
طبق اطلاعاتى كه من دارم، تعداد كسانى كه خود را تسليم كردهاند، به نود نفر رسيده است. كسانى كه تسليم شدهاند، مواد مخدر و سلاحهاى خود را هم تحويل دادهاند.
همچنين چندين ذى حساب، مدير كل امور مالى سابق، چند كارمند سازمان غلّه و دو شركت پيمانكارى به اتهام رشوهخوارى و سوء استفاده مالى، تحت تعقيب قرار گرفتهاند.
آيا با وجود اين مىتوان گفت:
چرا رشوهخواران تحت تعقيب قرار نمىگيرند؟
پنجاه و يك معتاد به جزيره جنوب منتقل شدند. طى سه ماهه دومِ امسال، در كرمان 443 كيلو ترياك و مواد مخدر، چهارده قبضه اسلحه و مقدار زيادى كالاى قاچاق كشف شد و در حال رسيدگى است؛ سى و دو نفر از سوداگران مرگ، محكوم به اعدام شدند. با وجود اين فعاليتها، آيا باز هم مىتوان گفت: چرا دادگاهها قاطعيت ندارند؟ مگر بالاتر از اعدام، چيز ديگرى هم هست؟
پنج گروه از افراد شرورِ سابقهدار به جزيره شيرين نو تبعيد شدند؛ دادگاه در باره دوازده نفر از افراد شرور وارد شور شد؛ 182 كيلو مواد مخدر در اصفهان كشف شده و در حال رسيدگى است؛ در فهرج كرمان 10 كيلو هروئينِ جاسازى شده در يك اتومبيل كشف شد.
در روزنامهها، اخبار فراوانى مانند اينها ثبت و منتشر شده است. با وجود اين، چطور بعضىها مىگويند: دادگاهها كار نمىكنند، يا اينكه قاطعيت ندارند؟
اشكال ديگرى كه به دادگاههاى انقلاب مىكنند، اين است كه مىگويند: دادگاههاى انقلاب كار مىكنند، قاطعيت هم دارند؛ اما فقط مجرمينِ كوچك را مىگيرند و مجرمين بزرگ را پيگيرى و تعقيب نمىكنند.
براى اينكه درست بودنِ اين حرف را بررسى كنيد، من فقط يك نمونه براى شما ذكر مىكنم. من مطلع شدم كه دادگاه امور صنفى، يك نفر را دويست ميليون تومان، جريمه كرده است. مقدار جريمه، بسيار زياد جلوه مىكرد؛ بنا بر اين من در مورد اين پرونده كنجكاو شدم.
گفتم: چه دليلى براى اثبات جرمِ او داريد؟
گفت: خودش به طور كتبى اعتراف كرده و آن را امضا هم نموده است. پرسيدم: اين متهم، چه دفاعى از خود كرده و كارش را چگونه توجيه كرده است؟ گفت: او مىگويد با فروش مواد اوليه به كارخانهها، كارشان را راه مىانداختم و مشكلات كارگرىشان هم حل مىشد و گذشته از اين، من مىخواستم