به وجود آمدن به همه اجزاى خود نيازمند است، و اگر خداوند چنين باشد هر جزيى از اجزايش به همديگر نيازمند است و باز پاى نياز و حاجت به ميان مىآيد. همچنين وقتى ثابت شد كه خداوند جسم نيست ديگر قابل ديدن هم نمىباشد، چرا كه اين اجسام هستند كه براى چشمان ما قابليت مشاهده شدن را دارند. البته ناگفته نماند كه انسان با چشم دل و قلب پاك مىتواند به خداوند نزديك گشته، او را بيابد، اما اين غير از ديدن با چشم ظاهرى است.
پرسش: اگر خداوند جسمى ندارد و نيازمند مكانى نيست، پس چرا داراى خانه است و مىگوييم كعبه خانه خداست؟
پاسخ: اين كه ما مساجد و كعبه را خانه خدا مىناميم به خاطر اين است كه اين مكانها پايگاهى براى يكتاپرستان است كه در آنها اعمال دينى خود را انجام مىدهند و در اين جاها خداوند يكتا عبادت مىشود نه غير آن، و اين منزلت و مقامى است كه خود خداوند به اين مكانها داده است. همانگونه كه برخى از زمانها و اوقات را
«ايّام اللَّه»
يعنى روزهاى خدا مىگويند كه منظور اين نيست كه خداوند داراى زمان است و موجودى است كه زمان در او اثر مىكند، بلكه مراد اين است كه در آن روزها اتفاقاتى افتاده است كه باعث عظمت دين خدا و ترويج آن گرديده است.
پرسش: اگر خداوند مكان خاصى ندارد پس چرا ما هنگام دعا دستهايمان را به سوى آسمان بلند مىكنيم؟
پاسخ: اين كار دلايل گوناگون دارد: از جمله اين كه ما با اين كار