مثلى است اشاره باينكه سود حيوان و جماد از تو بيشتر است) و كسيكه مانند تو باشد شايسته نيست بوسيله او رخنهاى بسته شود، يا امرى انجام گيرد، يا مقام او را بالا برند، يا در امانت شريكش كنند، يا براى جلوگيرى از خيانت و نادرستى بگمارندش (سزاوار نيست حفظ مرز يا حكومت شهر يا رياست كارى را بتو گزارند) پس هنگاميكه اين نامهام بتو مىرسد نزد من بيا اگر خدا خواست (چون آمد امام عليه السّلام او را زندانى نمود، و صعصعة ابن صوحان كه از نيكان اصحاب امير المؤمنين و از بزرگان قبيله عبد القيس بود در باره او شفاعت كرده رهائيش داد. سيّد رضىّ فرمايد:) و اين منذر كسى است كه امير المؤمنين عليه السّلام در باره او فرمود: 3- او بدو جانب خود بسيار مىنگرد، و در دو برد (جامه يمنى پربهاى) خويش مىخرامد، و بسيار گرد و خاك از روى كفشهايش پاك ميكند (مرد متكبّر و گردنكشى است كه بخود و لباسش مىنازد و به آرايش مىپردازد).
(72) (و من كتاب له ( عليه السلام ))
إلى عبد الله ابن العباس رحمه الله أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّكَ لَسْتَ بِسَابِقٍ أَجَلَكَ وَ لَا مَرْزُوقٍ مَا لَيْسَ لَكَ وَ اعْلَمْ بِأَنَّ الدَّهْرَ يَوْمَانِ يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ وَ أَنَّ الدُّنْيَا دَارُ دُوَلٍ فَمَا كَانَ مِنْهَا لَكَ أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ وَ مَا كَانَ مِنْهَا عَلَيْكَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ .
72 - از نامههاى آن حضرت عليه السّلام است بعبد اللّه ابن عبّاس، خدايش بيامرزد (كه در آن باو پند و اندرز مىدهد)
: 1- پس از ستايش خداى تعالى و درود بر حضرت مصطفى، تو بر مرگ خود پيشى نمىگيرى، و آنچه بتو نمىرسد روزى نگشته (اختيار مرگت دست تو نيست، و آنچه نبايد بتو برسد نمىتوان بدست