responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 557

به نبرد پردازد. او بود که با قدرت هرچه تمام‌تر، پیامبر را در لحظه‌های حساس در مکه از شرّ، بت‌پرستان حفظ کرد و در انجمن بزرگ قریش به جبران توهین و اذیتی که «ابو جهل» درباره پیامبر انجام داده بود، سر او را شکست و کسی را قدرت مقاومت با او نبود.
وی، همان افسر ارشد و جانبازی بود که در جنگ «بدر» قهرمان رشید قریش «شیبه» را از پای درآورد: گروهی را مجروح و عده‌ای را به دیار عدم فرستاد و هدفی جز دفاع از حریم حق و فضیلت و برقراری آزادی در زندگی انسان‌ها نداشت.
«هند» همسر ابو سفیان دختر عتبه، کینه حمزه را به دل داشت. وی تصمیم گرفت به هر قیمتی انتقام پدرش را از مسلمانان بگیرد.
«وحشی» قهرمان حبشی که غلام «جبیر بن مطعم» بود و عموی جبیر نیز در جنگ بدر کشته شده بود؛ از طرف هند مأمور بود با به کار بردن حیله و مکر به آرمان دختر عتبه جامه عمل بپوشاند. وی به وحشی پیشنهاد کرد که یکی از سه نفر (پیامبر، علی و حمزه) را برای گرفتن انتقام خون پدر از پای درآورد. قهرمان حبشی در پاسخ گفت:
من هرگز به محمد نمی‌توانم دسترسی پیدا کنم، زیرا یاران او از همه کس به او نزدیک‌ترند. علی علیه السّلام نیز در میدان نبرد فوق العاده بیدار است، ولی خشم و غضب حمزه در جنگ به قدری زیاد است که در موقع نبرد متوجه اطراف خود نمی‌شود، شاید من بتوانم او را از طریق حیله و اغفال از پای درآورم. هند به همین اندازه راضی شد و قول داد اگر در این راه موفق شود، او را آزاد کند. گروهی معتقدند که «جبیر» با غلام خود «وحشی» این قرارداد را بست، زیرا عموی وی در «بدر» کشته شده بود.
غلام «حبشی» می‌گوید: روز احد در مرحله پیروزی قریش من به دنبال حمزه بودم. او بسان شیری غران، به قلب سپاه حمله می‌برد و به هر کس می‌رسید، او را بی‌جان می‌ساخت. من خود را پشت درخت‌ها و سنگ‌ها پنهان کردم، به طوری که او مرا نمی‌دید. او گرماگرم مشغول نبرد بود که من از کمین درآمدم. چون که یک فرد «حبشی» بودم، حربه خود را مانند آن‌ها می‌انداختم، از این رو کمتر خطا می‌کرد. بدین
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 557
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست