در یکی از سالها که قحطی و کم آبی، مکّه و نواحی آن را در برگرفته بود؛ رسول گرامی تصمیم گرفت که به عموی بزرگوار خود ابو طالب کمک کند و هزینه زندگی او را پایین آورد. از این رو، با عموی دیگر خود به نام «عباس» موضوع را در میان گذاشت. قرار شد هر کدام، یکی از فرزندان ابو طالب را به خانه خود ببرند: رسول گرامی، علی علیه السّلام را و عباس «جعفر» را به خانه خود بردند. ابو الفرج اصفهانی، مورّخ معروف مینویسد: عباس، طالب را و حمزه، جعفر را و رسول خدا علی علیه السّلام را، به خانههای خود بردند. آنگاه رسول خدا گفت: من همان را برگزیدم که خدا او را برایم برگزیده است. [1] اگر چه ظاهر جریان این بود که به زندگی ابو طالب در سال قحطی کمک کند، ولی هدف نهایی چیز دیگری بود و آن اینکه علی علیه السّلام در دامان پیامبر تربیت و پرورش پیدا کند و از اخلاق کریمه او پیروی نماید. امیر مؤمنان، در نهج البلاغه در این مورد میفرماید: همه شما از موقعیت و نزدیکی من با رسول گرامی آگاهید. او مرا در آغوش خود بزرگ کرد و من خردسالی بودم که مرا به سینه خود میچسباند و رختخواب مرا در کنار خود پهن میکرد. من بوی خوش آن حضرت را استشمام میکردم و هر روز از اخلاق او چیزی میآموختم. [2]
آیین او پیش از بعثت
او از لحظهای که از مادر متولد شد، تا روزی که به خاک سپرده شد، جز خدای یکتا را نپرستید. سرپرستان او مانند «عبد المطلب» و «ابو طالب» همگی موحد و
[1]. مقاتل الطالبیین، ص 26 و سیره ابن هشام، ج 1، ص 236. [2]. نهج البلاغه، خطبه 190.