(مسأله
1451) چيزى كه براى عموم وقف شده، بنا بر احتياط واجب براى تحقق وقف لازم
است كارى متناسب با آن عنوان انجام پذيرد، مانند نماز در مساجد، اقامه مراسم در
حسينيهها و دفن مرده در گورستان.
(مسأله
1452) وقفى كه به دنباله وقف ديگرى وقف مىشود، در تحقق وقف همين بس كه آن
را به صورتى در آورند كه وقف شده، مانند ساختمانى كه براى حرم امام و يا
امامزادهاى وقف مىشود، درب، فرش و ظرف و چراغ و پنكهاى كه درمسجد و حرم و امثال
آن نهاده مىشود.
(مسأله
1453) وقف بايد براى هميشه باشد، پس اگر چيزى را وقف كند و مدت تعيين كند،
اگر منظورش اين باشد كه در اين مدّت منافع آن در آن راه صرف شود، مانعى ندارد. ولى
اگر منظور اين باشد كه از ملك او خارج شده و بعد از سپريشدن آن مدّت به ملك او باز
گردد، باطل مىشود.
(مسأله
1454) اگر چيزى را وقف كند و شرط كند كه در موقع احتياج، به مالكيّت خودش
برگردد، ظاهرا باطل مىباشد.
(مسأله
1455) وقف بايد منجّز باشد، پس اگر آن را به چيزى معلّق كند كه در آينده
حاصل مىشود، مثلًا بگويد: اگر مسافر از سفر بيايد، يا اگر بيمار شفا پيدا كند،
خانهام را وقف نمودم، چنين وقفى باطل است.
(مسأله
1456) اگر وقف را به چيزى معلّق كند كه حصول آن معلوم نيست مثلًا بگويد:
اگر اين نوزاد پسر باشد، خانهام را وقف نمودم، آن نيز باطل است.
(مسأله
1457) اگر كسى بگويد: اين خانه پس از مرگ من وقف است، اين وقف معلّق و
باطل است. مگر اينكه مقصودش وصيت باشد كه پس از مرگش آن را وقف كنند، مشمول احكام
وصيّت خواهد بود.
(مسأله
1458) اگر چيزى را وقف كند كه پس از مرگش از در آمد آن قرضهايش ادا شود،
حقوق واجبهاش پرداخت شود، يا اعمال واجب و مستحب