نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 62
و لكن مشائين گفتهاند: عقل اول بعد از صدور، يك جهت امكانى، و يك جهت ذاتى داشته، از هر كدام از دو جهت چيزى صادر شده و همچنين عقل عاشر از جهت امكانى آن، هيولى و صرف القوه كه مصحح جهات شرور است صادر شده است. و اين نقطه ظلمت در صفحه وجود، پرده ظلمانى كثرت را گشوده است. پس امكان ذاتى منشأ امكان استعدادى است.
اگر چه سخن ايشان تشنيع شده و لكن اين طور نيست كه اينها گفته باشند امكان ذاتى جز اعتبار چيزى نيست و از آن چيزى تحصل مىيابد، بلكه مراد آنها اين است كه عقل عاشر از جهت توجه به اين امكان ذاتى منشأ هيولى كه مصحح شرور است شده و مَثَل آن مَثَل طاوس است كه وقتى به پر و بال زيباى خود كه به دست نقاش قادر نقش يافته نگاه مىكند، يك حالت انبساط و وجد و سرور پيدا نموده و مانند خوبرويان جهان حالت تبختر و تكبر به خود گرفته و غفلت از نقص خود مىنمايد، بال خود را مثل تاج شاهان مىگشايد، ولى تا نگاهش به پاى زشتش مىافتد منقبض الروح گشته و بساط فخر خود را برچيده و پرهايش را روى هم فرو ريخته و مانند بدبختان جهان در درياى غم و گرفتگى غوطه مىخورد.
و الحاصل: امكان ذاتى به اين معنى و شرحى كه گذشت، منشأ هيولى و صرف القوه و استعداد است.
و أنّ مقوياً عليه عُيّنا
و فيه سَوغُ أن يزول الممكنا
فرق ديگر اين است كه: در امكان استعدادى آنچه قوه روى اوست و استعداد بار اوست تعيّن دارد، مثلًا نطفه به يك طرف خاص رو گذاشته و صورت انسان را هدف قرار داده است و لذا اگر سر راهش ايستاده و بگويى: كجا تشريف مىبرى؟ مىگويد:
مىروم انسان بشوم. اين امكان در حالت انتظار و بلاتكليفى و سرگردانى ننشسته است، به خلاف امكان ذاتى كه حيران و سرگردان در وادى تساوى طرفين وجود و عدم نشسته تا بشارت وجود يا خبر ناگوار عدم به او برسد.
فرق ديگر اينكه: امكان استعدادى با ديدار مستعد له جايز است فانى گشته و به
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 62