responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 61

اين بدن است، تلقّى به قبول نكرده و صدر الكفره‌اش خواندند.

و بالجمله: اين تهيؤ از حيث امكان و قابليتش براى «مستعد له» امرى بالقوه است.

سپس مرحوم سبزوارى با آخوند مناقشه در مثال نموده؛ چون آخوند رحمه الله در اسفار فرموده: امكان استعدادى از جهتى بالفعل و از جهتى بالقوه است و منى اگر چه بالقياس به حصول صورت انسانيه براى آن بالقوه است و لكن بالقياس به نفسش كه صاحب صورت منويه است بالفعل است. پس ناقص الانسانيه و تام المنويه است، به خلاف امكان ذاتى كه امر سلبى محض است و براى آن معناى متحصلى نيست. [1]

مرحوم سبزوارى مى‌گويد: شايد مراد، تنظير است. [2] به اين معنى كه آنچه در قوه و تهيؤ مى‌گوييم كه از جهتى فعلى و از جهتى بالقوه است مانند و نظيرش همان مثالى است كه ذكر كرديم.

يا مراد اين است كه چون عرض، خصوصاً كيفيت استعداديه، در فعليت و قوه تابع موضوع خودش است و موضوع امكان استعدادى مركب از فعليت و قوه است پس امكان استعدادى از جهتى فعلى و از جهتى قوه است به خلاف امكان ذاتى؛ زيرا موضوع آن يعنى ماهيت، حتى در وجود و عدم فعلى نيست، پس قوه صرفه است.

خلاصه بايد نظر آخوند به يكى از دو وجه باشد چون كلام در امكان استعدادى است نه در موضوع استعداد مانند نطفه.

فرق ديگر اين است كه: امكان ذاتى از دو جهت به منزله اصل و ريشه براى امكان استعدادى است:

يكى اينكه: امكان استعدادى كأنّه امكان ذاتى با زياده اعتبار وجودى است. و ديگر آنكه: امكان ذاتى منشأ امكان استعدادى است؛ چون طبق قاعده «الواحد لا يصدر منه الّا الواحد» عقل اول از مبدأ اول اعلى صادر شده و به حكم قاعده فوق نيز، بايد از او هم واحد صادر شود و هكذا.


[1] اسفار، ج 1، ص 234.

[2] شرح منظومه، بخش حكمت، ص 78؛ اسفار، ج 1، ص 234، تعليقه 1.

نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 61
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست