responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 50

پس متكلمين مى‌خواهند اين حدوثى را كه در مرتبه چهارم و در آخر صف قرار گرفته و آستانه‌نشين است، دستش را گرفته به قبل از مرتبه امكان ببرند، در صورتى كه آخرين حلقه سلسله است. و اگر اين سلسله را دست بزنيم مخالف ناموس حقيقت است و دست حقيقت محكم‌ترين دستهاست. و اين سلسله ترتّب، عقلانى است و اگر كسى به دستگاه عقل دست زند، عقلا او را تقبيح نموده ديوانه‌اش خوانند، حرف او هم در بازار حقيقت رايج نمى‌شود.

و الحاصل: حدوثى كه وجودش در رتبه متأخر است و جز در نوبت خود موجود نمى‌شود، اگر نوبتش نرسيده باشد معدوم است و هيچ نيست. اگر بخواهد قبل از امكان قرار گيرد تقدم الشى‌ء على نفسه لازم مى‌آيد.

مخفى نماند: طغيان قلم مرتبه حدوث را مرتبه چهارم نوشت و الّا در حقيقت مرتبه هفتم است؛ زيرا «الشى‌ء قُرّر فأمكن فاحتاج فاوجب فوجب فاوجد فوجد ثمّ حدث».

شاهد پنجم: تبيين عدم مطلق، عدم ملاصق و عدم مناقض‌

و باز از دلايل اينكه وجود ممكن نمى‌تواند به سبق عدم مشروط باشد اين است كه: در عرف براى شى‌ء دو عدم قائلند: يك عدم قبل از وجود و يك عدم بعد از وجود؛ مثلًا زيد كه صد و پنجاه سال در مسند وجود نشسته بود، از دار وجود رحلت كرد، قبل از اين مدت عدم بود و بعد از اين مدت هم عدم است، وجود يك امتدادى بوده كه بين عدمين واقع شده، سرش به يك عدم و پاى آن به عدم ديگر چسبيده است.

و لكن فلسفى و حِكْمى و اهل نظر اينها را عدمِ زيد كه مناقضِ وجود او باشد نمى‌دانند. بلكه عدم مناقضِ زيد، آن عدمى است كه وجود جاى او را گرفته و پُر كرده است، همان عدمى كه آن را بديل الوجود نامند و وجود، آن را طرد و رفع نموده و بساطش را برچيده است. بعد از آنكه اين مطلب مسلّم شد، آيا عدمى كه شرط وجود ممكن است عدم مطلق است؟ يعنى آيا صرف ظلمت و نيستى كه به هيچ موجودى ربط ندارد، شرط وجود زيد است؟

نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 50
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست