نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 352
همچنين اگر فرض كنيم كه علة العلل پيش ماست، يعنى سلسله از طرف بالا مقطوع است و از طرف پايين متناهى نيست، باز تضايف در عدد نخواهند داشت چون فرض كرديم از طرف آخر معلول صرف نيست؛ زيرا سلسله از آن طرف محدود نيست و همه هم علت و هم معلولند و چون در اول يك علت صرف داريم بدون اينكه معلول باشد، لازم مىآيد: عدد علت يكى از عدد معلول زيادتر باشد و تضايف از دست برود در صورتى كه تضايف از احكام مشتركه علت و معلول است و به عقد محكم عقلى، عقد تضايف بين آنها جارى شده است.
مخفى نماند: اين دليل در صورتى جارى است كه سلسله از يك جهت منتهى باشد و الّا اگر بالفرض از هر دو جهت غير منتهى باشد، دليل جارى نمىشود.
دليل اسدّ اخصر
و من مسمّىً بالأسَدّ الأخصَر
و غيرها فاعرِف بها تستبصر
و از ادله ابطال تسلسل دليل مسمّى به دليل اسدّ و اخصر است كه فارابى [1] ذكر
[1] ابو نصر فارابى محمد بن طرخان بن اوزلغ، از اكابر فلاسفه و اعاظم حكماى اسلامى قرن چهارم هجرى است، كه به معلم ثانى شهرت دارد. ابن سينا- با تمام جلالتش- از كتب وى بهره فراوان برده است. وى در مولد خويش- فاراب- علوم ابتدايى را اخذ نمود و در بعضى از بلاد ايران زبان فارسى و زبانهاى ديگر و در بغداد هم زبان عربى را آموخت، علم منطق را از ابو بشر متى بن يونس فرا گرفت و با صاحب بن عباد و شيعيان بغداد مصاحبت داشت، در آنجا به تحصيل رياضيات و فلسفه پرداخت و تمامى كتابهاى ارسطو را تتبع و ممارست نمود و آنى از مطالعه آنها نياسود و در طب و منطق و موسيقى و فنون فلسفه به مقامى رسيد كه تا آن وقت، كسى از مسلمانان بدان پايه نرسيده بود.
از جمله تأليفات اوست: آراء اهل المدينة الفاضلة و المدينة الجاهلة، احصاء العلوم، تحصيل السعادة، الجمع بين رأيى الحكيمين افلاطون و ارسطوطاليس و التعليقات فى الامور العامه و بعض الطبيعيات، كه همه به چاپ رسيده است.
وى در دمشق در سال 339 ق. در سن هشتاد سالگى از دنيا رفت و سيف الدوله حمدانى بر او نماز گذاشت و در خارج باب الصغير مدفون شد.
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 352