responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 338

اين است و نه آن و لكن چشم به طفيل نفس مى‌بيند.

بهترين تعبير از اين سرّ كه هيچ حكيمى نتوانسته آن را بياورد مگر حكيم على الاطلاق، اين است كه فرمود: «وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى‌» [1] رمى از تو نبود وقتى كه رمى كردى، بلكه رمى اللّه است. رمى را از او با «ما رَمَيْتَ» نفى مى‌كند و رمى را براى او با «إِذْ رَمَيْتَ» اثبات مى‌نمايد.

و الحاصل: مى‌فرمايد: لو لا رمى اللّه لما رميت، رميت أنت الّا انه رمى اللّه و ما رمى اللّه اذ أنت رميت. اگر رمى اللّه نبود تو رمى نداشتى، و

«لا جبر و لا تفويض بل أمر بين الأمرين» [2]

به اين معنى است.

و هكذا نفس مى‌تواند به سمع و ديده و حس خطاب كرده و بگويد: «و ما سمعت اذ سمعت و لكنّى سمعت، و ما رأيت اذ رأيت و لكنّى رأيت» مراد واحد صادر شده كه سرتاسر عالم با اين جلوه، يك مراد است. منتها آن يك اراده به يك مرادى كه مراتبى دارد تعلق گرفته است و صاحب جمال با اين وسائط، جلوه نموده است به طورى كه پرده جلوه او جلوه ديگرى دارد و تا آخر سلسله نظام وجود به همين ترتيب است.

البته جلوه جلوه، جلوه متجلى است و ظلّ الظلّ، ظلٌّ من ذى ظلّ الاصلى و نور النور، نورٌ من صاحب النور الاصلى، به اين معنى در ضمن شش آيه از آيات معاد در اول سوره حديد اشاره فرموده است: «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ». [3]

و بالجمله: نمى‌توان گفت سلطان با درويش نمى‌تواند بنشيند، بلكه درويش قابل نيست با سلطان بنشيند، آخرين جلوه و مرتبه وجود، قابل اينكه بلاواسطه جلوه جمال جميل گردد نيست. لذا هميشه بايد مراتب نزول، عكس مرتبه بالاى خود باشد تا به آن مرتبه از جلوه كه بلاواسطه جلوه باشد، برسد.


[1] انفال (8): 17.

[2] اصول كافى، ج 1، ص 160، حديث 13.

[3] حديد (57): 3.

نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 338
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست