نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 307
محكم و مغيّا به غايت فكرى است- اين چنين فعلى را عبث گويند. و اگر منتهى الحركه براى دو مبدأ- شوقيه و طبيعيه- غايت نبوده بلكه براى هر يك غايت على حده بود، پس تخيل يا به تنهايى و يا به همراه طبع يا مزاج يا خُلق، مبدأ بعيد خواهد بود.
البته در جاى خود گفته شده است كه فرق طبع با مزاج اين است كه مزاج و لو بسيط باشد، محل مركب لازم دارد، ولى طبع بسيط است و محل بسيط لازم دارد.
و بالجمله: اگر مبدأ تنها تخيل باشد، فعل به مجازف موسوم بوده و اگر مبدأ تخيل به همراه خلق باشد مثل لعب به لحيه، فعل عادى است و فعلى كه مبدأ بعيد آن تخيل به همراه طبع يا مزاج باشد، قصد ضرورى ناميده مىشود.
پس اگر غايت شوقيه و غايت عامله به معناى منتهى الحركه، از هم جدا شدند و مبدأ بعيد تخيل به همراه مزاج بود، مثل حركت مريض در انقلاب بدن از قبيل تب و اسهال است. و حركت تنفس، مثال براى مبدئيت تخيل به همراه طبع است.
و بالجمله: تمام مبادى در جميع صور، غايات خود را تكسب مىنمايند. پس مبدأ عامه منتهى إليه حركت را درك مىكند و اما مبدأ شوقيه و تخيل، لذيذ خيالى و غير حيوانى را درك مىنمايد؛ زيرا هر فعل نفسانى كه سر مىزند به خاطر شوق مّا و تخيل مّا است و لو اينكه انسان متوجه نباشد كه با شوق عامل اين فعل است؛ چنانكه ديدن با چشم است ولى انسان غافل است از اينكه با چشم مىبيند.
و الحاصل: هر فعلى كه از انسان «بما أنّه إنسان» سر مىزند، داراى غايت انسانى است و «بما أنّه حيوان» سر مىزند داراى غايت حيوانى است و «بما أنّه من القوة العامله» سر مىزند داراى غايت طبيعى است و «بما أنّه روحانىٌ و الهى» سر مىزند داراى غايت الهى و روحانى است.
شبهات قائلين به اتفاق و رد آن
البته هر شيئى كه بخواهد در مرحله ذات، يعنى ماهيت در سلسله وجود و نظام منظم عالم برقرار باشد؛ چون داراى ماهيت امكانيه بوده و در حاقّ وسط استواء است
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 307