responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 299

محتاج به غايتى است- بايد براى سلسله نظام وجودات، غايتى مراعات شده باشد و به خاطر فرار از لغويت در علم ازلى الهى كه بر وجود هر چيزى غايتى مترتب است، بايد به مقتضاى حكمت و صلاح اتمّ، مراعات غايات شده باشد.

چنانكه سابقاً معلوم گرديد: قسر عبارت از جبر و قلب مقتضاى طبايع است، مثلًا اگر ما بخواهيم جلوى اقتضاى سنگى را كه به مقتضاى طبيعت، ميل به مركز خود دارد، بگيريم و قوه قاهره را اعمال نماييم، خلاف حكمت معموله عمل نموده‌ايم. و همچنين اگر بخواهيم طبيعتى را كه مانند آتش به مركز خود مايل است، قسر و قلب نماييم، خلاف حكمت عمل شده است. پس اگر فرض كنيم آتش براى تسخين خلق شده، ولى به واسطه قسر از طبيعت هيچ تسخينى از آن به ثمر نرسد، بلكه به خاطر قلب طبيعت، برودت از آن استفاده شود، خلاف حكمت عمل شده و لغويت لازم مى‌آيد؛ زيرا جعل طبيعت آتش براى تسخين است. لذا بايد گفت: قسر دائمى و اكثرى و اغلبى، محال است.

توهم نشود كه اكثر اهل فطرت بر خلاف طبيعت رفتار نموده و به جهنم مى‌روند؛ زيرا همان طور كه هر انسانى، بلكه هر موجودى ذاتاً، نسبت به وجود و عدم، امكان دارد و امكان به معناى «كون الشى‌ء فى وسط الجادّه» است كه شى‌ء قوة الوجود و قوة العدم دارد، همچنين نسبت به چيزهاى ديگر امكان داشته و در حد وسط و در شاهين ترازوى قوة المحض است و به هر سو ميل كند، از اين قوه ميل نموده و رو به فعليت آورده است يا به اسفل الدرك و يا به اعلى الملك و الملكوت متوجه شده است.

پس انسان موجودى بالقوه و مستعد براى جميع مراتب است و خداوند احديت جنبه انسانى او را به استعدادات مختلفه مستعد قرار داده تا به هر نحوى كه خواست حركت كند، منتها خداوند احديت به مقتضاى لطف و مرحمت براى اين انسانى كه در حاق وسط است وسايل يك طرف را فراهم نموده و او را به سعادت خويش ارشاد نموده است. و لكن طبايع مختار و صاحب اراده با اختيار، خود را يا به سعادت ابدى و يا به شقاوت ابدى مى‌رسانند.

نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 299
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست