نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 278
پس ذات، يعنى ماهيت در وحدت غير حقه در مفهوم صفت مشتقه از ذات، اخذ شده است، مثل واحد از حيث اينكه در آن، ذاتى كه ثبتت له الوحدة لحاظ شده است.
و وحدت حقه به خلاف وحدت غير حقه است؛ زيرا واحد در آن، نفس وحدت است و وحدت، نفس وجود عينى آن چنانى است كه براى آن، ماهيتى وراء صرف ذات آن نيست. و وحدت حقيقيه غير حقه يا خصوص است و آن وحدت عدديه است، مثل زيد و عمرو و بكر و يا براى عموم است و عموم يا بحسب الوجود و يا بحسب المفهوم است:
و الاول: يعنى وحدت حقيقيه غير حقه عام بحسب الوجود، مثل حقيقت وجود لا بشرط و وجود منبسط.
و الثانى: يعنى وحدت حقيقيه غير حقه عام بحسب المفهوم، مثل وحدت نوعيه و جنسيه و عرضيه.
و ذو الخصوص العددى: يعنى واحد بالخصوصى كه به آن واحد بالعدد گفته مىشود، مثل مبدأ اعداد كه فقط موضوع او، عدم قسمت را مىرساند. و اين در مفاهيم، آيت وحدت حقه در حقايق است.
از جمله واحد بالخصوص چيزى است كه واحد وضعى است كه به موضوع آن مفهوم ديگرى، وراى مفهوم وحدت و عدم انقسام، زياد شده و از ذوات اوضاع مىباشد، يعنى قابل اشاره حسيه است، مانند نقطه.
و از جمله واحد بالخصوص، مثل مفارق است، و لكن وضعى و قابل اشاره نيست، مانند عقل و نفس.
اين سه، يعنى مبدأ الاعداد و وضعى و مفارق در اينكه ذات و موضوع وحدت قابل قسمت نيست، مشتركند و به عبارت ديگر: در آنها معروض وحدت من حيث الذات قابل قسمت نبوده؛ چنانكه من حيث العارض، يعنى وحدت هم قابل قسمت نيست.
و از جمله واحد بالخصوص چيزى است كه موضوع آن، قابل قسمت است و آن دو قسم است:
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 278