نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 279
يك قسم بذاتها قابل انقسام وهمى است نه فكّى، مثل مقدار؛ زيرا مقدار جز قدر معينى از امتداد نبوده، و اگر قسمت فكيه بر آن طارى گردد باقى نمىماند؛ چون عرض بوده و عرض در خارج بسيط است. بلى قابل قسمت وهميه هست؛ چنانكه در جزء لا يتجزى- ان شاء اللّه- بيان مىشود.
و قسم ديگر موضوع آن بالعرض قابل قسمت است، مثل جسم طبيعى. چرا مثل جسم طبيعى گفتيم؟ زيرا واحد بالعدد را كه در جسم حلول مىكند، مانند بياض شامل شود. و همچنين صورت واحده را، بلكه هيولاى واحده متحصصه در حصّه واحده از جسم را شامل گردد؛ چون هيولى نيز بالعرض به واسطه مقدار قسمت وهمى را قبول مىنمايد.
بلى، هيولى بذاتها قسمت فكيه را قبول مىكند؛ زيرا به واسطه قبول كردن هيولاى عالم طبيعت قسمت به حصص متعدده را، اين اشياء منحازه پيدا شده است، كه اصل قوه محض به واسطه قسمت فكيه، منشأ شده كه در هر ظرف و حدى به مناسبت آن حد، طريق تكامل را سير نمايد، و لكن قسمت فكيه مراد نيست.
اقسام وحدت حقيقيه تمام شد، بحث راجع به وحدت غير حقيقيه، شروع مىشود.
و الوحدة الغير الحقيقية ما
واسطة العروض ليس معدما
تجانس تماثل تساوي
تشابه تناسب توازي
إن وحِّد الشيئان جنساً نوعاً
كمّاً و كيفاً نسبةً و وضعاً
و واحدٌ بالنوع غير النوعيّ
في مثله التمييز أيضاً مرعيّ
وحدت غير حقيقيه معدم و فاقد واسطه در عروض نيست، بلكه وحدت به وساطت واسطه در عروض، حاصل مىشود. مثل زيد و عمرو كه در انسانيت واحدند و انسان و فرس كه در حيوانيت واحدند. پس انسان واحد حقيقى و واسطه در عروض است تا براى زيد و عمرو، وحدت در انسانيت حاصل شود، بنا بر اين وحدت وصف انسان بالنظر الى حاله است و وصف زيد و عمرو بالنظر الى متعلقهما است.
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 279