نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 274
معقولات فرض مىكنيم صرف مفاهيم بوده و در حقيقت كليت ندارد؛ لذا هيچ كس از ما حقيقت انسان را به گونهاى كه در عالم وجود دارد نمىداند.
و الحاصل: بهره تمام علوم، غير خيالات چيزى نيست، چنانكه درباره ذات اقدس الهى كه مىگوييم: «اللّه موجودٌ» از اللّه يك مفهوم و از وجود، مفهوم ديگرى در نفس ماست بدون اينكه به واقع احاطه داشته باشيم.
و الحاصل: مراد از اين مقدمات اين است: هر چيزى كه از دايره طبيعت بيرون بوده و وسعت دايره وجود آن بيشتر باشد، به نفس آدمى كه در مقام و مرتبه شامخ تجرد است نزديكتر بوده و بهتر درك مىشود.
خلاصه آنكه: به مناسبت سنخيتى كه در درك لازم است هر چه ذاتاً و حقيقةً ارسال و سريان دارد، در فوق عالم طبيعت هم به ذات وسيع نفس كه با دو تنزل به مظاهر، آن را درك مىنمايد نزديك است.
پس وحدت و تشخص و وجود كه طبايع مرسلهاند، حتى در فوق عالم طبيعت، حقايق كليه مرسله بوده و اعميت دارند؛ لذا پيش نفس اعرف مىباشند.
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 274