نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 212
جوان درخت از هم متلاشى خواهد گشت تا بعد سر از گريبان چه چيزى بيرون آورد.
و گاهى قوه ناميه در نطفه فرسى واقع شده و حركت مىكند، مقصد در اين سير دور است؛ مىخواهد از نمو بگذرد تا به حد كمال حيوانى برسد. پس نمو در اين سير لا بشرط است.
و گاهى قوه ناميه در نطفه انسان قرار مىگيرد كه منزل در اين سير بسى دراز است.
مىخواهد از كمال نمو و حيوان بگذرد و در اين مراتب حالت وقوف نداشته و لا بشرط است تا بتواند با صورت كمالى بالاتر جمع شود. در اين سير مىخواهد از منتهاى مرتبه سير كمالى طبيعت گذشته و قدم از دار طبيعت بيرون گذارده و در سلك عقول منتظم گردد. از آن فعليت منظورهاى كه اين قوه محض آن را به خود خواهد گرفت به «بشرط لا» تعبير نموده و به فعلياتى كه در ضمن گذر از آنها، با آنها مصادف مىشود «لا بشرط» گفتهاند.
و بالجمله: بشرط لا آخرين مرتبهاى است كه منظور، رسيدن به آن است و آخرين حد كمال وجودى است كه قوه محض با تمام همت خواستار وصول به آن است.
پس آخرين حد كمال وجودى در حيوانات، مرتبه حيوانيت است، آن هم با مراتب مختلفه حيوانى كه هر يك از انواع، حدى از حدود كماليه آن است. مثلًا يك حد از حيوانيت فرسيت است و حد ديگر، بقريت بوده و از حد كماليه ديگرى به حماريت تعبير نمودهاند. اين طور نيست كه يك حيوانيتى در اين حدود باشد و در هر يك از حدود چيز ديگرى به آن ضميمه شده باشد و فرق بين حدى از حد ديگرى به واسطه آن چيز باشد، بلكه حد فرسيت به تمام ذات با حد حماريت مغاير است. بلكه- ان شاء اللّه- در يكى از فصول خواهد آمد كه هر فردى مستقلًا حدى از وجود و نوع مستقلى است، زيد نوعى و عمرو نوع ديگرى است.
و بالجمله: در مقام تعريف هر يك از حدود حيوانيت، لفظى كه موجب تعريف آن حد است يافتهاند. مثلًا لغت را فحص نموده و ديدهاند صوت اسب «صهل» نام دارد، در مقام تعريف حد حيوانى فرسى گفتهاند: «حيوان صاهل» و هكذا در «حيوان ناهق» و
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 212