نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 192
در بر نگيرد قابل تحصل نبوده و جاى پاى ثابتى نداشته و در تزلزل است و لذا خود اين قيوم در نظام وجود بايد تحت قيموميت قيوم ديگرى باشد و آن قيوم ديگر صورت نوعيه است. [1] اولين صورت نوعيه عالم، صور عناصر است كه بنا بر عقيده قدما چهار عنصر است [2] كه آنها علاوه بر صورت جوهريهاى كه هيولاى اولى و مادة المواد عالم طبيعت است و علاوه بر صورت جوهريه جسميه، صورت نوعيه ديگرى لازم داشته كه به واسطه آن صورت تحصل مىگيرند و حرارت آتش و رطوبت آب به واسطه آن صورت است و همان صورت است كه بعد از آنكه آب و آتش در دو صورت قبلى شركت دارند، يكى را رطب بارد نموده و ديگرى را حارّ جامد كرده است. و اين صورت نوعيه، گاهى اهل وقوف بوده و گاهى از منتظران عالم است. مثلًا صورت نوعيه ناميهاى كه در شجر است اهل وقفه بوده و منظور ديگرى نداشته تا از آن منزل بگذرد و حيث اينكه به صورت شجريه رسيد ديگر غرضى نداشته و بعد از مدتى وقفه پير شده و به باد خزان مرگ دچار مىشود و گاهى همين صورت نوعيه ناميه منتظر بوده و خواستار انتقال به صورت ديگرى است.
مثلًا آن صورت ناميهاى كه ماده واجد آن است و مىخواهد به صورت حيوانيه برسد، چون زمانى كه به صورت ناميه است حالت انتظاريه داشته و واقف نبوده و در گذرگاه و معبر است، در اين مرحله متحصل نيست، پس چون صورت نوعيه در ماده شجر در گذرگاه نبوده و در منزل شجريه وقوف دارد، قوه ناميه در آن متحصل است.
و اما آن ناميهاى كه در مادهاى قبل از حيوانيت، قدم تكامل به سوى صورت حيوانيه برداشته است، لا متحصل است. و همچنين در مادهاى كه متلبس به صورت حيوانيه است و حيوانيت مرتبه وقفه اوست، صورت نوعيه حيوانيه متحصل است و به اين اعتبار، آن صورت متحصله نسبت به جسم نامى فصل است. و لكن آنچه در ضمن چيزى است كه مىخواهد از صورت حيوانيه گذشته و به صورت انسانيه برسد،
[1] رجوع كنيد به: شفا، بخش الهيات، ص 326؛ اسفار، ج 5، ص 156- 182.
[2] شفا، بخش طبيعيات، ص 209؛ شرح اشارات، ج 2، ص 251.
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 192