نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 163
ماهيات و جهت نوريه، يعنى نور خالص وجود را هم در يك نظام قرار داد.
بنا بر اين نور «ما» ى حقيقيه و هل بسيطه يكى مىشود؛ چنانكه سابقاً گفتيم. پس در جواب «ما» ى حقيقيه و همچنين در پاسخ هل بسيطه، وجود مىآيد و «لِمَ» ى ثبوتيه، يعنى علت اين وجود هم وجود خواهد بود. اشكال نشود كه چطور مىشود علت با معلول متحد باشد و حال آنكه علت در مرتبه سابقه است؟
چون در دفع آن گفته مىشود: «فارجع الى كتاب نفسك» صور خيال كه در ذهن است؛ اعم از اينكه حاكى از خارج نباشد يا حاكى از خارج باشد- منتها اگر در خارج صورتى باشد به خلاقيت نفس صورتى كه منطبق با خارج است خلق مىشود- اين وجودات متصوره بروز و ظهور نفس است و اين بروز عين مقام فاعليت نفس است و در عين حال كه در مرتبه فاعليت است صورت معلولى كه مخلوق است، خود ظهور نفس است متكيّفاً به آن صورت.
و الحاصل: وجودات من و تو كه معلول وجود اقدس و علت آنها فيض مقدس است، اين وجودات از وجود منبسط است و حيث اينكه معلوم است وجود بسيط بوده و جزء ندارد، در هر مرتبهاى حقيقت، حقيقت واحده است منتها بالشدة و الضعف.
پس علت وجود ناقص و ضعيف عين حقيقة الوجود است و در مقام خودش ثابت شد كه صرف الشىء در هر جايى هست. و لذا صرف مطلق در مقيد هست مع محدودية المقيد.
بنا بر اين علت وجود من و تو وجود است. پس «لِمَ» ى ثبوتيه با شىء متحد بوده و علت و معلول از يك سنخ مىباشند. اين است كه وجود، از وجود منبسط در مرتبه فاعليت به مراتب نازله ظهور مىنمايد.
چنانكه در صور ذهنيه گفتيم كه با اينكه معلول نفس است در عين حال متحد با نفس است. اين است كه معلول پيش علت به علم حضورى حضور دارد و از اينجاست كه وجودات ممكنات و هر چه در صفحه وجود است و به نظام وجود منظم
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 163