نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 144
و ملاك در سبق بالتجوهر تقرر الشىء و قوام الشىء است.
چنانكه آخوند در كفايه در اجزاء داخليه فرموده است: [1] اجزائى مثل حمد و سوره و ركوع و سجود، وجودات وحدانى و جداگانهاى هستند به طورى كه بدون ايجاد آشنايى بين آنها، بيگانه و ناشناس از هم، تقرر داشتهاند، بعد يك اعتبار وحدت بين اين متقررات منفكه از هم، مىنماييم. اين است كه فقها گفتهاند: قصد عنوان لازم است. [2]
و ملاك در سبق بالحقيقه، كون مطلق؛ اعم از بالاصل و بالتجوّز است، يعنى مطلق الكون سواء كان بالحقيقه او بالمجاز تا اينكه اين مطلق الكون بين متقدم و متأخر مشترك باشد؛ چنانكه در وجود و ماهيت اصل الكون و التحقق بالحقيقه اولًا براى وجود و بالمجاز و العنايه براى ماهيت ثابت مىشود.
ملاك در سبق سرمدى كون به متن الواقع و حاق الاعيان است.
و در سبق دهرى كون در وعاء دهر است كه براى بدايع و مبدعات است. و شرح اين مجمل به طورى كه پرده از روى معنى برداشته شود اين است:
از چيزى كه ماهيت دارد مىتوانيم دو مفهوم از دو حيث انتزاع كنيم، از اصل وجود آن، كه قطعه و تكهاى از اين نور منبسط است، يك مفهوم و از محدوديت و حد آن تكه و قطعه، مفهوم ديگرى انتزاع كنيم، اين است كه مىگوييم: «الانسان موجودٌ» غير اين است كه مىگوييم: «اللّه موجودٌ»؛ چون اگر معناى واجب الوجود را فهميده كه صرف الوجود و بحت الوجود است و آنچه را كه سابقاً گفتيم كه: «الحق ماهيته انّيته» [3] بدانيم، معناى آن اين است كه حقيقت او صرف وجود است و در مرتبه ذات وجود صرف است لا غير.
و دو اصطلاح در ماهيت است [4]: يكى تحقق الشىء و كون الشىء و ما به هو هو، و