نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 134
روز دوشنبه اين است كه قبل از روز سهشنبه باشد و قبل الوقت و الزمان، وقتى نبود تا عالم در آن وقت باشد و در اين وقت نباشد تا شما بگوييد مرجح اينكه عالم در آن وقت نبود و در اين وقت هست چه بوده است؟
و لكن در جواب كعبى اشكال است؛ زيرا ما به خود وقت نقل كلام مىنماييم كه مخلوق و حادث است؛ چون وقت عبارت از حركت افلاك است و اگر حركت افلاك نبود وقت هم نبود.
بالجمله: با اينكه علتِ وقت در لم يزل بوده، چرا بايد وقت در ما لا يزال واقع شود.
چيزى كه علت آن در لم يزل است، بايد لم يزل باشد. اگر در لا يزال باشد، اشكال مىشود به اينكه وقتى علت آن لم يزل است، چرا بايد در لا يزال باشد؟
معتزله جواب مقدس مآبى داده و حاجى هم جواب آنها را به مقدسى گذرانده است.
آنها گفتهاند: صلاح در اين بود كه مدتى عالم در كتم عدم بماند. [1]
حاجى هم گفته است: كدام صلاح و مصلحتى در قبض فيض است.
و لكن شما آگاهيد كه اينها اصلًا از مورد اشكال عقلى پرت شدهاند، مثل اينكه خيال كردهاند سؤال و اشكال بعد از فرض صحت انفكاك معلول از علت است، كه چه مصلحتى بود كه معلول در اين زمان به وجود آمد و در آن زمان به وجود نيامد.
مانند اينكه بگوييم: چه مرجحى سبب شد كه نماز صبح دو ركعتى شد؟ تا كسى بگويد صلاحى در بين بوده است، و بعد حاجى هم بيايد نزاع را صغروى نمايد و بگويد چه صلاحى در قبض فيض است. بلكه اصلًا اشكال غير اينهاست.
اشاعره مقدستر از معتزله شده و گفتهاند: ما چه كارى به مباحث عقليه داريم.
اين مغز كوچك ما چقدر قدرت دارد مطالبى را بفهمد؟ و آنجا كه چيزى