نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 13
و اما در قضيه سالبه، بازكردن حمل است و «ليس» ى مفارق لازم است، مانند «زيدٌ ليس بقائم» و در قضيه در حكم سالبه، محمول چيزى است كه دال بر سلبيت است، مانند «شريك البارى ممتنعٌ» كه اصل معناى محمول، امتناع وجود موضوع است، و مانند «زيدٌ امّى» كه اصلًا خود امّيت متضمّن معناى عدم كتابت است.
بعد از تمهيد اين مقدمات، شبههاى كه در اثبات ثابتات و در اين مبحث است حل مىشود؛ به اين صورت كه در قضيه «المعدوم المطلق لا يخبر عنه» مفهوم «المعدوم المطلق» براى اثبات حكم تصور شده، و لكن نمىخواهيم بر اين مفهوم به نحو حمل اوّلى حكم كنيم، بلكه مىخواهيم بر حاقّ حقيقت او حكمى اثبات نموده و به وسيله آن، مصداق «المعدوم المطلق» را ديده و حكم را به آن مصداق سرايت دهيم.
البته معدوم مطلق به حمل شايع مصداق ندارد و بحت ظلمت است و لذا حامل هيچ حكمى نيست. پس آنچه تصور گرديده مفهوم است و آن در نظر عقل موجود است و آنچه كه به وسيله مفهوم مىخواهيم حكم را به آن سرايت دهيم در صفحه وجود مطلقاً نيست. و شكى نيست كه در احكام سلبيه و قضاياى سالبه، وجود موضوع در عالم خارج لازم نيست و وجود تصورى او كفايت مىكند، اين است كه «زيدٌ ليس بقائم» با اينكه اصلًا زيد در خارج نباشد، يا باشد و قائم نباشد، سازش دائمى دارد.
گفتهاند: «ثبوت شىء لشىء فرع ثبوت المثبت له» [1] در قضاياى موجبه است كه در آن، وجود خارجى موضوع لازم است. و اما در قضاياى سالبه، وجود خارجى موضوع لازم نيست، بلكه صرف تصور آن براى حكم كردن كافى است. و بالجمله: در حاقّ وعاء و بارانداز حكم، تحقق موضوع لازم نيست و تصور آن كفايت مىكند.
و الحاصل: مصحّح قضيه «المعدوم المطلق لا يخبر عنه» اين است كه تصور معدوم مطلق، موجود است و اين وجودِ تصورى كافى است، و لكن به آن عنايت نيست، و لازم نيست مصداق معدوم مطلق در وعاء خود موجود باشد. و اما جواب قول خصم
[1] براى تفصيل بيشتر اين قاعده رجوع كنيد به: اسفار، ج 1، ص 138 و 368- 371؛ شرح منظومه، بخش منطق، ص 50.
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 13