نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 104
غير متغير و حركتش حركت دوريه و غير انتقاليه است، [1] بحث مىشود و يك بار بنا بر مذاق اخواننا المتجددين سخن به ميان مىآيد.
بنا بر استكشافات علميه دوره حاضر قائلند كه: موجودات عالم به يك نحوه يعنى به يك حقيقت در اين فضا در تلاطم هستند و اصل آنها ذرات بوده كه مجتمع گرديده، تشكيل كرات داده است و در اين جو پهناور در پروازند. فلسفه كه از اروپا به اينجا مىرسد، ايرانىها با افكار قاصر خود، يك نظرياتى به آن ضميمه مىكنند. مثلًا «جوّ لا يتناهى» مىگويند. با اينكه آنها چنين چيزى نگفته بلكه ما برهان بر تناهى داريم. [2]
و الحاصل: اينها مثل فرفوريوس خوابى مبنى بر اينكه اجسام فلكيه غير اين اجسام طبيعت باشد نديدهاند، بلكه گفتهاند همه موجودات و اجسام طبيعةً از يك اصل بوده و لو به واسطه حرارت و برودت در كيفيت جسميه مختلف باشند، ولى آن موجودات كائنه در ذات جسميت با هم شريكند.
اصل اين عالم را يك بخار غليظى فرا گرفته، كم كم به واسطه مرور دهور اين بخار مجتمع و با كمال يافتن حرارت، ماده ذائبه شده و با شدت تمام يك انفجار توليد شده قسمتى از آن پرت و در اطراف اين ماده ذائبه به دور افتاده و به واسطه قوه دافعه و جاذبهاى كه دارد به دور خود گشتن را آغاز مىكند. مثلًا مىگويند اين زمين ما تكهاى از ماده ذائبه شمس بوده كه به دور افتاده و كم كم سرد شده و روى آن جسم كروى قشر بسته تبديل به سنگ شده و به مرور دهور سنگها ساييده و خاك گشته و خاك نبات شده تا آخر؛ چنانچه خود شمس روز به روز حرارت خود را از دست داده و روزى مىرسد كه حرارت آن تمام مىشود و لذا گفتهاند: عمر خورشيد شش ميليون سال است.
و الحاصل: همه كواكب و اقمار و كرات عمرى داشته و روزى اين صلابت و اتصال آنها گسيخته خواهد شد. اين سخن از نتايج علم حاضر است و بعيد نيست كه اين
[1] رجوع كنيد به: شفا، بخش طبيعيات، ص 169؛ مباحث مشرقيه، ج 2، ص 88.
[2] رجوع كنيد به: مباحث مشرقيه، ج 1، ص 298؛ اسفار، ج 4، ص 21.
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 104