نماز قضاى همان روز باشد، بلكه اگر قبل از خواندن نماز قضا به نماز همان وقت شروع كند، براى او مستحب است كه از اين نماز- چنانچه از محل عدول نگذشته باشد- به نماز قضا عدول نمايد، بلكه ترك احتياط پيشين و ترك عدول به نماز قضا سزاوار نيست.

مسأله 14- خواندن نمازهاى مستحبى براى كسى كه نماز قضا به گردن دارد، بنابر اقوى جايز است، چنان كه خواندن نمازهاى مستحبى بعد از داخل شدن وقت، قبل از خواندن نماز واجب (آن وقت) هم جايز است.

مسأله 15- خواندن نماز قضا به جماعت جايز است- چه امام جماعت، نماز قضا بخواند يا نماز ادا- بلكه جماعت خواندن آن مستحب است و لازم نيست كه نماز امام جماعت و مأموم يكى باشد.

مسأله 16- بر ولىّ ميّت كه پسر بزرگ‌تر باشد، واجب است نمازهاى پدرش را كه به خاطر عذرى از قبيل خواب و فراموشى و مانند اين‌ها فوت شده، قضا نمايد. و مادر ملحق به پدر نمى‌شود اگر چه احوط (استحبابى) است. و بنابر اقوى فرقى نيست كه ترك نماز از روى عمد باشد يا غير عمد. البته كسى كه نماز را به عنوان سركشى بر مولا نخوانده باشد، بعيد نيست كه ملحق نشود، اگر چه احتياط آن است كه آن هم ملحق شود، بلكه اين احتياط ترك نشود (و ولىّ قضاى آن را به جا آورد). و قضاى نمازهايى را كه به جهت رعايت نكردن آنچه كه در نماز معتبر است به طور باطل خوانده، ظاهراً واجب است. و فقط نمازهاى قضاشده خود ميّت (پدر) بر ولىّ واجب است نه نمازى كه به واسطه اجاره و يا از جهت اينكه ولىّ بوده است بر او واجب شده است. و بر دخترها و بر غير پسر بزرگ‌تر از ميان پسران و بر بقيه خويشان، حتى مردها مثل پدر و برادر و عمو و دايى واجب نيست، اگر چه وجوب قضا بر مردهايشان احوط (استحبابى) است. و اگر پسر بزرگ‌تر بعد از پدرش بميرد بر برادرى كه از ميان ساير برادران سنّ او از پسر بزرگ‌تر كمتر (و از ديگران بيشتر) است واجب نيست. و لازم نيست كه ولىّ در وقت فوت پدر، بالغ و عاقل باشد، پس بر بچه هنگامى كه بالغ شود و بر ديوانه وقتى كه عاقل گردد واجب مى‌شود، چنان كه لازم نيست كه ولىّ ميّت وارث او باشد، بنا بر اين بر پسر بزرگ‌ترى كه به‌