responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : استفتاآت نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 2  صفحه : 169

مالك، بنده را تحت فشار مى‌گذاشت كه منزلش را تخليه نمايم؛ اين كار را قبول نمودم و مدّتها دنبال محل سكونت مى‌گشتم تا بالاخره موفق شدم محلّى را.

پيدا كنم ولى مالك اين محل جديد مبلغ دويست هزار ريال وجه نقد علاوه بر اجاره بها از اين جانب مى‌خواست كه مراتب را با مالك قبلى در ميان گذاشتم و ايشان تقبّل نمود اين مبلغ را به من بپردازد و بنده منزل را تخليه نمايم. اين جانب پذيرفتم و ايشان چكى به مبلغ فوق به بنده دادند كه پس از تخليه دريافت نمايم، من هم از اين طرف و آن طرف، وجه مذكور را قرض نموده و محل جديد را اجاره كردم، ولى متأسفانه وقتى سر موعد چك به بانك مراجعه كردم، ايشان به بانك سپرده بود كه وجه چك را به من پرداخت نكنند و با اين كه چندين دفعه هم به او مراجعه نمودم، از پرداخت وجه چك خوددارى نمودند.

آيا اين مبلغ كه ايشان خود پرداخت آن را پيشنهاد نمودند و بعدا نپرداختند، از نظر شرعى حقّ اين جانب هست يا نه؟ بنده تا كنون با وجودى كه چك برگشتى در اختيارم هست هيچ اقدامى ننموده‌ام، استدعا دارم بفرماييد چه كنم؟

ج‌

- چنانچه مبلغ مذكور را به طور مجّانى بدون حقّى از جانب شما مى‌خواستند به شما بدهند و بعد تصرّف كرده‌اند، شما حقّى نداريد.

س 215

- اين جانب در سال 1347 يك مغازه را اجاره نمودم، البتّه با موافقت مالك شش هزار تومان به مستأجر قبلى دادم و از مالك اجاره رسمى نمودم، پس از گذشت ده سال، مالك اظهار نمود كه: «مغازه را خودم مى‌خواهم»، در صورتى كه احتياج به مغازه شخصى ندارد، چون مشغول تدريس مى‌باشد؛ ايشان چند مغازه ديگر را به همين عنوان از مستأجرين گرفته و مبالغ زيادى سرقفلى‌

نام کتاب : استفتاآت نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 2  صفحه : 169
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست