يعنى بشناسيد عقل و جند او را و جهل و جند او را، تا هدايت پيدا كنيد. و از اين جا معلوم شود كه معرفت عقل و جهل و جنود آنها مقدمهاى براى هدايت است و اين هدايت، يا هدايت به كيفيت استكمال نفوس و تنزيه و تصفيه آن است، كه آن نيز مقدمه نفس استكمال و تنزيه و تصفيه است، و يا هدايت مطلق است، كه هدايت به معرفة اللَّه، اسِّ اساس آن است.
و اين كه اين معرفت نتيجه معرفت عقل و جهل و جنود آنها است، براى آن است كه، تا معرفت به مهلكات و منجيات نفس و طرق تخلّى از آنها و تحلّى به اينها پيدا نشود، نفس را تصفيه و تنزيه و تحليه و تكميل حاصل نشود و تا نفس را صفاى باطنى پيدا نشود و به كمالات متوسّطه نرسد، مورد جلوه اسماء و صفات و معرفت حقيقيه نگردد و به كمال معرفت نرسد، بلكه جميع اعمال صوريه و اخلاق نفسيّه، مقدّمه معارف الهيه است، و آنها نيز مقدّمه حقيقت