جهنم است؛ چنانچه جهنم باطندار طبيعت است، و از اين جهت، صراط كه عبورگاه مردم است به سوى بهشت، بر متن جهنم است و شايد آتش محيط به آن باشد؛ يعنى از جوف آتش، صراط را كشيده باشند، منتهى آن كه، براى مؤمن، لهيب آتش منطفى شود؛ چنانچه در روايت است كه:
و اين كه براى مؤمن، لهيب منطفى شود، براى آن است كه مؤمن را از نورانيّت عقل نصيب است و به مقدار نصيب و بهرهاش از نورانيّت عقل، غلبه بر لهيب آتش كند كه در دنيا صورتش لهيب نار شهوت و غضب است. و چون مؤمن صاحب عقل كلى نيست و آلودگى به دنيا و دار طبيعت دارد، منتهى آن كه، نور عقل غلبه كند بر لهيب آن به مقدار سلوك و رياضت او، اين طور تعبير شده.
و اما براى صاحبانِ عقل كلّ و حضرات اولياىِ كُمَّل- عليهم صلوات اللّه- وارد است
«جُزْنا وَ هِيَ خامِدَةٌ»
[2] زيرا كه دارِ طبيعت را در نفوس كامله، به هيچ وجه، تصرفى نيست و از لهيب جهنم طبيعت، به كلى مأمونند؛ زيرا كه آنها طبيعت را نيز الهى نمودند و شيطان آنها به دست آنها ايمان آورده است
« ما مِنْكُمْ إلّا وَ لَهُ شَيطانٌ. قالوا: وَ أنْتَ يا رَسُولَ اللّهِ؟ قال: وَ أنَا، إلّا أنَّ اللّهَ أعانَني عَلَيْهِ، فَأسْلَمَ عَلى يَدَيَّ». [3]، پس
[1] به درستى كه آتش در روز رستاخيز به مؤمن مىگويد: اى مؤمن از آتش بگذر، پس به تحقيق كه نور تو، شعله و حرارت مرا خاموش كرد. (تفسير نور الثقلين، ج 3، ص 354، ح 133).
[2] ما [از آتش] عبور كرديم، در حالى كه آتش جهنّم خاموش و سرد بود.
(علم اليقين، فيض كاشانى، ج 2، ص 971، باب 9، از مقصد 4 از فصل 2).
يعنى: براى هر كدام از شما، شيطانى است. گفتند: حتّى براى شما اى پيامبر خدا؟ فرمود: و براى من هم، الّا اينكه خداوند مرا كمك كرده و اعانت نموده بر عليه شيطان، و او به دست من تسليم شده است.
(عوالى اللّآلي، ج 4، ص 97، ح 13؛ مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 257 با اختلاف در نقل).