و حقارت روح به بدن سرايت كند، و آن را به صورت حيوان كوچكِ بىمقدارى درآورد كه در زير پاى مخلوق پايمال شود تا مردم از حساب فارغ شوند.
و محتمل است آن صورت غيبيّه ملكوتيّه، عكس العمل أطوار مُلْكيّه دنياويّه باشد، و چون اين جا خود را بزرگ جلوه داده است، حق تعالى او را در آن عالم كوچك و حقير كند.
«كَما تُدِيْنُ تُدانُ».
« ... كَما تُدِينُ تُدانُ يا مُبْتَغِي العِلْمِ» [1]
و در كافى شريف، از حضرت صادق- عليه السلام- روايت شده است كه:
«در جهنّم وادى [اى] است از براى متكبّران كه آن را سَقَر گويند. به خداى تعالى شكايت كرد از شدّت حرارت خود و خواهش كرد كه اذن دهد كه تنفس كند.
عزيزا! انسان اگر احتمال صدق اين طور احاديث را بدهد، بايد بيشتر از ما درصدد علاج نفس برآيد. جائى كه چيزى، خود محل عذاب و آتش است، از شدّت حرارت به ناله درآيد و از نَفَس آن جهنَّم محترق شود، آيا ما با اين عذاب، بايد چطور به سر بريم؟ آيا براى اين چند روزه سركشى و بزرگى فروشى به بندگان خدا يا تكبّر به عبادت و اطاعت خدا، چطور خود را حاضر كنيم از براى چنين عذابى كه جهنم را به فرياد درآوَرَد؟ واى به حال غفلت و سرمستى ما. امان از اين بىهوشى و خواب سنگين ما.
[1] اين جمله مَثَلى است سائر و مشهور، و امام صادق- عليه السلام- از صحابى جليل القدر أبو ذرّ غفاري- رضي اللَّه عنه- خطبهاى را نقل فرمودند، كه ابو ذر در خلال آن فرمود:
«... كَما تُدِينُ تُدانُ يا مُبْتَغِي العِلْمِ»
يعنى: همان گونه كه عمل كنى، جزا و پاداش مىيابى، اى طالب علم.
(اصول كافي، ج 2، ص 108، باب ذمّ الدُّنيا و الزُّهد فيها، ح 18؛ همان كتاب، ج 2، ص 112، ح 4).