سَدَنه او، محبوب او را از او مىگيرند، و او را از محبوبش جدا كنند، بالجبلّة و الفطرة غضبناك به آنها شود، و با عداوت حق تعالى و ملائكه مقدَّسه او از دنيا بيرون رود.» و قريب به اين معنى در حديث شريف كافى هست [1]، و ما در شرح اربعين اين حديث شريف را حديث بيست و هشتم قرار داده، شرح نموديم. [2]
بالجمله، سخط و غضب بر حق تعالى و افعال او از جنود ابليس و جهل است و لازمه فطرت محجوبه است أعاذَنا اللّهُ منه.
فصل سوم در بيان مراتب رضا است
بايد دانست كه از براى رضا و ديگر كمالات نفسانيه، مراتب متكثره و درجات متشتّته است، و ما بعضى مراتب را مذكور مىداريم:
درجه اوّل، رضاى باللَّه است ربّاً؛ يعنى، رضا به مقام ربوبيت حق است. و آن به اين است كه عبد سالك، خود را در تحت ربوبيت حق- تعالى شأنه- قرار دهد، و از سلطنت شيطانيه، خود را خارج كند، و به اين ربوبيتِ اللَّه تعالى راضى و خشنود باشد. و معلوم است مادامى كه شيطان تصرّف در بنده دارد، چه در قلب او و چه در نفس او و چه در ملك بدن او، از تحت ربوبيت و تربيت الهيه خارج است، و