پس چنين بنده آنچه از حق تعالى بيند و آنچه از ذات مقدّسش نسبت به او صادر شود، به نظر خشنودى و رضايت به او نظر كند، و از حق تعالى و افعال او راضى و خشنود مىباشد، و از غير او و آنچه به او متعلق است متنفّر و ساخط باشد.
و اما صاحب فطرت محجوبه، چون كمال را در امور ديگر تشخيص داده، رضايت و خشنودى و فرح و دلبستگى او به آن امور است و به اندازه احتجاب از حق از حق تعالى و افعال او ساخط و غير راضى است. و چون محبوبش، دنيا و آمال نفسانيه داثره است، اگر خللى به آنها وارد شود، به حسب جبلّت و فطرت، از آن كس كه اين خلل را وارد كرده سخطناك و به او بدبين شود، گرچه به زبان نياورد.
و شيخ بزرگوار ما، جناب عارف باللَّه، شيخ محمد على شاهآبادى [1]- ادام اللَّه ظلّه على رؤوس مريديه- مىفرمود: «محبت زياد به دنيا سبب آن شود كه در وقت خروج از دنيا كه انسان ديد به عيان كه حق تعالى و ملائكه و
[1] ميرزا محمّد علي بن محمّد جواد اصفهاني شاهآبادى (متولّد در 1292 و متوفّاى در 1369 هجرى قمرى) فقيه اصولى، فيلسوف و عارف برجسته قرن 14 هجرى، تحصيلات خود را در حوزههاى اصفهان و تهران و نجف به پايان برده، و مهمّترين اساتيد وى عبارت بودهاند از: برادرش شيخ احمد و ميرزا محمّد هاشم چهار سوقى در اصفهان، ميرزا هاشم اشكوري و ميرزا حسن آشتياني در تهران، آخوند ملّا كاظم خراساني، شريعت اصفهاني و ميرزا محمّد تقى شيرازى در نجف اشرف. وى ابتداء در سامرّا و سپس در قم و تهران به تدريس پرداخت، و امام خمينى در بين سالهاى 1347 تا 1354 هجرى قمرى در قم به درسهاى عرفان و اخلاق ايشان حاضر شده و كسب فيض ميفرمودند. مرحوم شاهآبادى پس از مراجعت از قم، در تهران توطّن گزيده و به ارشاد نفوس پرداخت، و در همان جا روى تابناك بر خاك نهاده به سراى باقى شتافت، و در جوار حضرت عبد العظيم حسنى- عليه السلام- مدفون شد. بعضى از آثار معروف وى عبارتند از: رشحات البحار، شذرات المعارف.