responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح حديث« جنود عقل و جهل» نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 117

باز در افراد اين انسان ظلوم جهول اشخاصى هستند كه دل آنها خاضع در پيشگاه عظمت و بزرگى صانع آن و پروردگار و پديدآرنده آن نيست، و غبار شك و شبهه و كدورتِ ترديد در دلهاى سخت آنها به طورى نشسته كه از فطريات خود غفلت كنند، و به ضروريات و واضحات عقول خاضع نشوند، «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ». [1]

اين نيست مگر آن كه انسان به واسطه اشتغال به عالم طبيعت و مقهور شدن در دست واهمه و شيطنت، نورانيت فطرت را از دست داده، و علاقه و رابطه آن از حقايق منقطع شده؛ چنانچه خداى تعالى‌ فرمايد در سوره احقاف آيه 20:

«وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ». [2]

شايد يكى از طيّبات و پاكيزه‌ها [ى‌] خود را كه كفار بردند در زندگانى دنيا، و تمتع به دنيا و استغراق در شهوات همان نور فطرت اللَّه باشد كه از حضرت قدس، با طهارت و پاكيزگى نازل شده بود و از موائد آسمانى براى انسان بود، و به واسطه توجّه به دنيا و تمتع به آن، آن را از دست داد.

بالجمله، چون به حكم برهان، غذا و متغذى بايد مناسب باشد، فطرتهاى اصليّه كه از نورانيّت خود خارج نشده‌اند، لازمه آنها تصديق حق و خضوع براى حقيقت است و آن فطرتهاى محجوبه، كه جهالت و شيطنت بر آنها غلبه نموده،


[1] مرگ بر آدمى باد كه چه ناسپاس است. (عَبَس/ 17).

[2] و روزى كه كافران را بر آتش عرضه كنند [به آنها گفته مى‌شود:] شما در زندگى دنيا از چيزهاى پاكيزه بهره‌مند شُديد، امروز به عذاب خوارى پاداش شما را ميدهند، و اين بدان سبب است كه در زمين بى‌هيچ حقّى گردن‌كشى مى‌كرديد و عصيان‌گرى را پيشه خود قرار داده بوديد.

نام کتاب : شرح حديث« جنود عقل و جهل» نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 117
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست