براى خودش درست مىكند! يعنى اگر ابتداءً امريكا مىگفت كه من خيال دارم پايگاهى در ايران درست كنم در مقابل شوروى، آن ايستاده بود در مقابلش و مىگفت غلط نكن! اين را با اين صورت كه نفت مىبرد و مىخواهد مملكتش يك مملكت قدرتمند باشد، از اين جهت هجده بيليون دلار تا كنون در مقابل نفتْ ايشان اسلحه خريده است، به حَسَب آن طورى كه كارتر گفتهاند، و اين هجده بيليون دلارى كه اسلحه خريدهاند و اسلحههايى كه ما نمىتوانيم، ايران نمىتوانند استعمال كنند جز براى اين است كه اينها مىخواستند يك پايگاههايى درست كنند، با اين صورت درست كردند؟ الآن هم در كوهستانهاى ايران، پايگاههاى آنها، پايگاههاى زيرزمينىشان موجود است.
سران ارتش ايران در خدمت امريكا
اين نفت ما را كه كارگرهايش دست از كار برداشتند و گفتند نمىخواهيم نفتمان را بدهيم، كى فشار آورد به اين كارگر كه بايد سرِ كار باشيد و چرا فشار آورد؟ چرا با سرنيزه مىخواهند وادار كنند؟ يعنى ارتش. چرا اين ارتش با سرنيزه مىخواهد وادار كند به اينكه اين كارگرها سرِ كار بروند؟ اين كارگرها سر كار بروند و اين نفت را و اين طلاى سياه را جريان بدهند براى ممالك ديگر، براى امريكا! براى اينكه ارتشْ ارتش ما نيست! ارتش استقلال ندارد. اگر ارتش استقلال داشت، نمىشود ما بگوييم كه ارتش مستقل خودش پيش خود مىخواهد به امريكا نفت برساند. ارتش يك ارتش وابسته به امريكاست و تحت فرمان مستشارهاى امريكايى هست، از اين جهت مىخواهند كه همين ارتش را استعمال مىكنند بر خلاف آن چيزى كه ملت مىخواهد. ملت مىگويد نفت مال خودمان، ارتش مىگويد نفت مال امريكا!
عمل ارتش اين است كه با سرنيزه، الآن در آبادان و آنجا با سرنيزه مردم را مىخواهند وادار كنند و كارگرهاى شركت نفت را مىخواهند وادار كنند به اينكه مشغول بشوند براى نفت كه نفت را صادر بكنند. اين كار كارى است كه ارتش الآن دارد به ملت ايران، خيانتى است كه دارد به ملت ايران [مىكند]، به دست ارتش يعنى بزرگهاى ارتش اين خيانت را