آوردند بگذرد، مىبرند آن را آنجا نگاه مىكند؛ اول خود دولتِ صالح نظر مىكند اگر چنانچه فاسد باشد ردش مىكند. بعد اگر چنانچه او ندانست، نتوانست بفهمد و آورد در مجلس، در مجلس نظر مىكنند و مصلحت و مَفْسَده ملت را مىخواهند به جا بياورند درست مىكنند. اين مصالح مملكت ما يا صد در صد يا صد در نود حاصل خواهد شد. ما يك همچو چيزى مىخواهيم. يك چيزى دور از [واقع] نيست.
قوانين موافق شرع
قانون اساسى ما هم قانونى است كه خدا به ما گفته قانون اساسى. در همين قانون اساسى فعلى هم كه هست، متمم قانون اساسى مىگويد هر قانونى كه بر خلاف قوانين شرعيه باشد قانون نيست. ما هم همين را مىخواهيم درستش كنيم؛ منتها عمل نشده، ما مىخواهيم عمل كنيم. يك مملكتى درست مىكنيم كه صُلَحا در آن مملكت ... افلاطون مىگويد كه كسى كه بايد دولتها را اداره كند فيلسوفها بايد باشند؛ فيلسوف به نظر ايشان. فيلسوف هم البته لا بد صالح است. ما مىگوييم اشخاص صالح همان است. ما مىگوييم كسى كه مىخواهد يك مملكتى را اداره بكند، كسى كه ما مىخواهيم مقدراتمان را دستش بدهيم بايد آدمى باشد كه مردم انتخاب كنند و با انتخاب مردم پيش بيايد. قهراً وقتى با انتخاب مردم پيش آمد صالح است. دنبال او همين طورى كه الآن ملاحظه مىكنيد كه يك بز كچل يك ملت را كچل كرده [خنده حضار] يك آدم صالح، يك انسان، يك مملكت را به سلامت مىكِشد. دانشگاهمان دانشگاه صحيح مىشود نه دانشگاهى كه بعد از پنجاه سال، بعد از چند سال حالا مىخواهد يك- فرض كنيد كه- لوزهاى را عمل بكند، بايد از خارج بياورد يك كسى را عمل كند. آقا اين ننگ است براى ما كه ما پنجاه سال يا كمتر دانشگاه داريم و اين دانشگاه تا حالا نتوانسته است كه يك طبيب صحيحى دست ما بدهد به اقرار خودشان. اينها خودشان هم مىفرستند، وقتى كه يكى مريض مىشود مىگويند برود انگلستان معالجه كند! چرا؟ براى اينكه فرهنگ درست نيست.