نمىشود اشتباه بكند. كسى بگويد خوب لَعلَ [1] يك آدمِ غلطى را گذاشتند؛ اگر غلطى را گذاشتند، قدم اول را كه برداشت همين ملت عزلش مىكنند تمام مىشود. ما مىگوييم كه بايد رئيس يك مملكتى را خود ما، خود جمعيت، خود ملت تعيين كند. قهراً وقتى كه يك ملتى مىخواهد يك كسى را براى سرنوشت مملكت خودش تعيين كند، اين يك آدم صحيح را تعيين مىكند نه يك آدم فاسدى را؛ و قهراً اشتباه در سى ميليون جمعيت نخواهد شد. ما هم تبليغات خودمان را در وقت انتخابات مىكنيم. ما هم كانديداى خودمان را مىگوييم در باب رئيس جمهور. مىگرديم پيدا مىكنيم؛ مراجعه مىكنيم به همه جا؛ پيدا مىكنيم يك نفرى كه صالح است براى اين كار يعنى دزد نيست، نمىخواهد كه جيب خودش را پر بكند، امتحان داده در كارهايى كه كرده است، شناخت داريم نسبت به او؛ او را معرفى مىكنيم كه آقا اين و لو از طايفه حمالها باشد، صحيح باشد. البته مطلع هم بايد باشد و لو از طبقه سوم باشد. دنبال اشراف نمىرويم كه اشراف را تعيين كنيم، دنبال آدم صالح مىرويم. اين آدم صالح وقتى كه در رأس واقع شد، اين آدم صالحْ دولتِ صالح پيش مىآورد؛ دولتِ غلط نمىآورد پيش، دولت فاسد نمىآورد. انتخابات مجلسيْن هم آزادْ دست مردم، و خود مردم نظارت مىكنند در آن. يك مجلس ملى كه نه مربوط به سفارت شوروى باشد، نه مربوط به سفارت انگليس باشد، نه مربوط به سفارت امريكا باشد؛ نه براى منافع او سينه بزند نه براى منافع او. يك همچو مجلسى را به وجود مىآوريم ان شاء اللَّه [ان شاء اللَّه حضار]؛ و بعدش كه يك همچو مجلسى به وجود آمد قهراً اگر يك مطلبى بخواهد در آن، در يك همچو مجلسى مثلًا دويست نفرى بگذرد- دويست تا آدم صالحى كه براى مملكت ما دلسوز است، دزد نيست، نمىخواهد جيبش را پر بكند، نمىخواهد عنوان پيدا بكند، مىخواهد كه خدمت بكند به اين مردم؛ اگر چنانچه يك همچو مجلسى براى ما پيدا شد مصالح مملكت را در نظر مىگيرد- اگر يك چيزى آوردند بگذرد، يك قراردادى ما بين يك دولتى با دولت ما