پهلوى و بستگان آنان و هيأت حاكمه و ديگران تباه مىشود، در راه صلاح و خير ملت و مملكت به كار اندازيد. بساط هرج و مرج و اسراف و هرزه گريها را به بركت حكومت اسلامى درهم پيچيد و كشور خود را نجات دهيد. و به خداى بزرگ اتكال كنيد كه نگهدار و معين شماست.
اكنون به خواستهاى ابتدايى و مقدماتى ما، كه رسيدن به سعادت و آزادى و استقلال و حكومت عدل اسلامى بدون آن ممكن نيست، و به سدهايى كه بايد از سر راه برداشته شود، توجه كنيد:
1- برچيده شدن نظام شاهنشاهى، كه در طول تاريخ، تمام تيره روزيهاى ملت مستضعف به دست شاهان و به خاطر نظام شاهنشاهى بوده است؛ و ستمكاريهاى آنان روى تاريخ را سياه نموده است، و نمونهاش در عصر حاضر، شاه است كه كشور را به سرعت به سوى سقوط مىكشاند. موافقت با نظام شاهنشاهى چه به صراحت و چه به وسيله طرحى كه لازمهاش بقاى آن است، خيانت به اسلام و قرآن كريم و مسلمين و ايران است؛ و هر كس با هر اسم با آن روى موافقت نشان دهد مطرود و اجتناب از او لازم است.
2- بيرون راندن تمام عناصرى كه در زمان سلطنت پهلوى متصدى امور مهمه كشور بودهاند مثل وزارت و وكالت كه اينان بدون استثنا شريك جرم و آلت اجراى مقاصد اجانب با شاه بودهاند و بايد از تصدى امور كشور بركنار باشند و محاكمه و مجازات شوند، و فرقى نيست بين موافقين دولت و آنان كه با فرصت طلبى و فريبكارى، خود را به صورت مخالف درآوردهاند و به فرياد برخاستهاند، و آنان كه دم از انتخابات آزاد و عمل به قانون اساسى مىزنند؛ زيرا تمام اينها كوشش دارند با اين نغمههاى شيطانى، شاه را حفظ كنند و بساط سوء استفاده را ادامه و رونق دهند، و غارتگران بين المللى را در چپاول مخازن ما كمك كنند.
3- در همه حال، شعار ما قطع ايادى اجانب راست و چپ از سر كشور است؛ زيرا رشد و استقلال و آزادى با وجود دخالت اجنبى از هر جنس و مسلك و مكتب، در هر امرى از