responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 3  صفحه : 416

طرف شمالش را، از دست مردم گرفته‌اند و شركتهاى خارجى دارند اداره مى‌كنند. مى‌گويد- نوشته‌اند- هفت هزار نفر در شمال كشته شده است تا شيلات را دولت ملى كرده- به اصطلاح خودش- و ضبط كرده و داده دست شركتهاى بزرگ. آن نفت ما، آن ماهيگيرى و شيلات ما، آن مراتع ما، آن جنگلهاى غنى ما. جنگلها را- شما خيال كرديد- ملى كردن يعنى به نفع ملت! اين لفظ است. ملى كردن مثل همان دروازه تمدنى است كه مى‌گويد. اين هم يك لفظى است كه القا مى‌كنند، واقعيت ندارد. بعض از جنگلهاى بسيار خوبى كه چوبش براى همه چيز خوب است به يك شركت رومانى داده‌اند و آنها دارند مى‌خورند.

ادعاى «نجات ايران» توسط شاه‌

ايشان در اين نطقش گفته بود كه سابقاً- پيش از اين، يك چند سال پيش از اين- ايران بين دو منطقه روس و انگليس تقسيم شده بود و ما آمديم و چه. آخر اين حرفها [را] من نمى‌فهمم چطور او شعورش نمى‌رسد! يا مى‌رسد و مى‌خواهد اين چند نفر را اغفال كند. پس چرا توى راديو مى‌گويد: ما ايران را نجات داديم از اين دو منطقه‌اى؟! خوب شما چطور ايران را نجات داديد؟ شما كه الآن مراتعتان را، يك مقدارى‌اش را خانم انگليسى‌ [1] با دارودسته‌اش دارند مى‌خورند، يك مقدارى‌اش را هم كه امريكايى‌ها و صهيونيستها دارند مى‌خورند، يك مقدارش هم كه خودتان و بچه‌ها و زاد و رودتان‌ [2] داريد مى‌خوريد؛ اين چه «ملى» شدنى است؟! اين چه نجاتى است كه ما همه منافع مملكتمان را بايد به آنها بدهيم و خودمان خدمتگزار باشيم براى آنها باز؟ ملت ما بايد خدمت كنند و همه منافع خودشان را، منافعى كه از دستشان پيدا مى‌شود، از هوششان پيدا مى‌شود، تسليم آنها بكنند؟ «ما نجات داديم ايران را»! كجا نجات داديد ايران را؟ شما ايران را به باد دادى تا آخر؛ شما فرهنگ ايران را بكلى از بين برده‌ايد. ما اگر يك طبيبى‌


[1] ملكه انگليس.

[2] فرزندان.

نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 3  صفحه : 416
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست