را دارد از دست مىدهد حوزه نجف؛ حيثيتش را پيش مسلمين دارد از دست مىدهد. من متأسفم براى اين. اشخاص [مهم] نيستند، من براى حوزه متأسف هستم. يك حوزه هزار ساله و هزار و چند صد ساله دارد حيثيتش را از دست مىدهد. شما ملاحظه كنيد، در تمام اين صحبتهايى كه در ايران هست، از اول تا آخر برويد مطالعه كنيد، تمام اعلاميههايشان را مطالعه كنيد، اعلاميه چه جناح متدين، چه جناح روشنفكر، چه جناح اهل علم، برويد مطالعه كنيد، اسمى از نجف ديگر نيست؛ نجف مَنْسى است. به داد اين نجف برسيد شما آقايان.
حوزه قم زنده است
حوزه قم حوزه زنده است. كشته مىدهد، مىكشد، كشته مىدهد- عرض مىكنم كه- اگر بتواند مىكشد. الآن هم در تحت فشار هست و مع ذلك زنده [است]، مع ذلك ايستاده است. طلبه قم ايستاده است، قمى ايستاده است، ملت قم ايستاده است. كتك مىخورد و ايستاده است. طلبه قم كشته مىدهد و ايستاده است و لهذا زنده است. اصلًا در اذهان مردم، هر چى هست قم است؛ و من براى نجف متأسفم. من قمى هستم اما براى نجف متأسفم. ما علاقه داريم به همه اينها. ما علاقه داريم به يك همچو حوزه هزار و چند صد ساله. نگذاريد اين حوزه از بين برود. نگذاريد اين حوزه مَنْسى بشود.
.
تأكيد بر سازماندهى نهضت
بايد حالا كه ايران قيام كرده است- و خداوند توفيق بدهد به آنها- بايد نظام داشته باشد اين؛ بىنظام نبايد باشد. روابط بايد باشد بين حوزه قم، حوزه تهران و همه شهرستانها. روابط مىخواهد. سازمان بايد بدهيد به اين قيام؛ متفرقات نباشد. سازمان داشته باشد كه اگر يك روزى قم ايستاد، تمام ملت بايستد. متفرق نباشيد؛ جناحها همه با هم بشوند. اين اشتباه است كه بعضِ جناحها- از قرارى كه امروز به من كاغذ بعضى از آقايان رسيد- اينها ديگر از روحانيت صحبت نمىكنند. نمىفهمند اينها. اينها نمىدانند كه بىروحانيت يك شاهى اينها ارزش ندارند. اگر دست ناپاكى در كار نباشد و اينها را