وادار نكند به اينكه در نوشتههايى كه مىنويسند روحانيت را ساقط كنند و اگر مقصود اين نباشد كه جناحها با هم مختلف بشود و متشتت بشوند و از راه بىفهمى باشد، بىادراكى باشد، هواى نفس باشد، اصلاح كنند خودشان را. تمام جناحها با هم بشوند. سازمانِ واحد باشد. يك حزبِ الهى در مقابل «حزب رستاخيز»- حزبِ خدا، حزبِ اللَّه. همه با هم باشيد، همه با هم صحبت كنيد، همه با هم قيام كنيد، همه با هم قعود كنيد. هر دستهاى عَلى حده و آن براى خودش و آن براى خودش، غلط است امروز. روحانيين با آنها، آنها با روحانيين، دانشگاهى با شما، شما با دانشگاهى، بازارى با همه، كارگر با همه همه شما يك مصيبت داريد، همه گرفتار يك مصيبت هستيد. مصيبتْ مصيبت مشترك است. همه مصيبت زده هستيم. يك امرى نيست كه اختصاص به روحانيت داشته باشد، اختصاص به احزاب داشته باشد، يا اختصاص به دانشگاهى داشته باشد. اين مطلبى نيست كه اختصاص داشته باشد. اگر نفت را مىبرند، نفت همه را دارند مىبرند؛ اگر يك مشت آهنپاره بيخود وارد مىكنند در مملكت، براى همه است اين مصيبت؛ اگر مستشارهاى امريكا را در اينجا مىآورند، اين مصيبت براى همه است؛ براى يكى و دو تا نيست. اگر پايگاه براى امريكا درست مىكنند، اين براى همه است؛ اگر خيانت به ما مىكنند، خيانت به ملت مىكنند؛ خيانت به همه است.
همه دست به دست بدهيد. على حده هر كس براى خودش يك سازى بزند، اين غلط است؛ اين شكست است. بايد سازمان داده بشود به اين قيام، به اين نهضتى كه الآن بالفعل موجود است. بايد عقلاى قوم، سران قوم، سازمان بدهند به اين؛ يعنى روابط پيدا بشود بين همه جناحها. همه شهرستانها بايد با هم روابط داشته باشند. بايد مجالس در روز واحد [باشد]. يكى از اقسام روابط كه من سابق مىخواستم در قم ايجاد بكنم و نگذاشتند ايجاد بشود- خداوند اصلاحشان كند ان شاء اللَّه. من بنا بر اين گذاشتم كه در تمام ايران، يك روز تعطيل، يك روزْ اجتماع باشد؛ اجتماع اهل علم. يعنى فرض كنيد روز شنبه يا شب شنبه تهران يك اجتماع اهل علمى باشد، خراسان اجتماع اهل علمى باشد، فلان ده هم اجتماع اهل علمى باشد، فلان جا هم [چنين] باشد. اين يك سازمانى