آقايان در مريضخانه هستند [1]، در بيمارستان؛ الآن- به حَسَب آن طورى كه اطلاع امروز بوده است- آقايان در بيمارستان هستند.
دودمان پهلوى و سقوط پنجاه ساله
اين جنونى است كه عارض شده است بر اين شخص، و نمىدانم به كجا خواهد منتهى شد. اين حال عصبى است كه چون خود را ساقط مىبيند- پيش ملت كه از اول ساقط بود، از آن روزى كه رضا شاه به امر انگلستان حمله كرد بر ايران و كودتا كرد. اولش اشخاص با اطلاع مىفهميدند و بعد هم كه شروع كرد به اراذلى و اوباشى، و پليسش با مردم آن طورها، با علما آن طورها رفتار كرد، با زنها آن طور رفتار كرد، با مدارس دينى آن طور رفتار كرد، با تبليغات دينى آن طور رفتار كرد، مردم فهميدند كه گرفتار چه اعجوبهاى و چه حيوانى هستند. اين كه از اول اين خاندان ساقط بود پيش ملت، سقوط از حالا نيست؛ از پنجاه سال پيش از اين اينها ساقط بودند پيش ملت. منتها حالا يك جنبشى در ملت ايران پيدا شده است و به حَسَب آن طورى كه گفته شده است بيش از سى شهر در ايران تظاهر بر ضد اين مرد كردهاند و «مرگ بر شاه» گفتهاند.
اهانت به ملت
اين سى شهر و اين همه ايران- به منطق شاه- از خارج كشور با تذكره [2] قاچاقى وارد ايران شدهاند و يك عده معدود آشوبگرند اينها! تمام مراجع اسلام، تمام علماى بلاد- از اول تا آخر- كه بر ضد اين شخص قيام كردهاند و آن طورى كه امروز اطلاع دادهاند پنجاه و شش نفر از علماى تهران از رفتن به مسجد- اعتراضاً به اين كارها- خوددارى كردند و اعلان كردند كه نمىروند به مسجد براى خاطر اعتراض بر اينها، اينها همه با تذكره قاچاقى از بيرون آمدهاند و يك عده آشوبگرند! اخلالگرند! علماى تهران، علماى قم، علماى خراسان، علماى آذربايجان، علماى يزد، علماى كرمان، علماى همه
[1] منظور، آقاى گلپايگانى (از مراجع بزرگ تقليد) است.