باشد كه مسلمان [نيست]؛ لَيْسَ بِمُسْلِمٍ؛ مَن اصبحَ و لَمْ يَهْتَمَّ بامورِ المُسلمينَ فَلَيسَ بمُسلِمٍ. [1] هى هم بگو لا اله الا اللَّه، مُسْلم نيست اين طور. اسلام آن است كه به درد مسلمين بخورد؛ مسْلم آن است كه به درد مسلمين بخورد، برسد به درد مسْلم كه آقا كشتند جوانهاى ما را. ما بىتفاوت باشيم؟ كشتند علماى ما را، ما بىتفاوت باشيم؟ كشتند مؤمنين و مسلمين را، ما بىتفاوت باشيم؟
ما راضى بشويم به اين امر؟ ما كارى بكنيم كه از آن انتزاعِ رضايت بشود؟ بايد ما خودمان را عوض كنيم. اين جوانهايى كه از ما حبس رفتند، تبعيد شدند، الآن هم تبعيد هستند، اينها بعد از اينكه يك دوره تبعيدشان را، حبسشان را تمام كردند و آمدند دوباره به قم، باز همان مصايب را شروع كردند و همان تبليغات را شروع كردند؛ و باز رفتند به تبعيدگاه. اگر ده دفعه ديگر هم برشان گردانند، همانند؛ براى اينكه اينها تربيت شدند، تربيت اسلامى شدند. اگر حضرت امير را صد دفعه بكشند و زنده بشود باز همان است، همان حضرت امير است. و اگر منِ تنبل [را] هم صد دفعه بكشند يا يك دفعه بكشند، من همان آدم تنبل هستم.
امريكا و شوروى در مسابقه غارت ايران
ما از اين سران دولتها [چه بگوييم] كه اعلاميه حقوق بشر را امضا كردهاند و آزادى بشر را اعلام كردهاند، اين همه مصيبتهاى ما از اينهاست. از انگليس بود، تا آن وقتى كه يك قدرى دستش كوتاه شد. حالا از شوروى است، و از آن طرف از امريكا. همه گرفتارى ما زير سر اينهاست. اينهاست كه مأمورند اگر اينها دستشان را، سايه شان را از روى سر اينها بردارند، مردم اينها را پوستشان را مىكنند. مصونيت دادند به امريكايىها و آنها را مصون از همه چيز قرار دادند، در مقابلش هم يك چند تا دلار گرفتند آن وقت. الآن هم كه ملاحظه مىكنيد چقدر از امريكايى و صاحبمنصبهاى امريكا در ايران
[1] حديث نبوى (ص): هر كه صبح كند و به امور مسلمانان همت نگمارد مسلمان نيست. نظير همين حديث از امام صادق (ع) نيز روايت شده است. اصول كافى؛ كتاب الايمان و الكفر؛ باب الاهتمام بامور المسلمين، ج 2، ص 163.