responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 3  صفحه : 339

پيغمبر است؛ پيغمبر نمى‌تواند منطقش اين باشد. شما ديديد پيغمبرها را؛ منتها حضرت عيسى كم عمر كرد در بين ملت، بعد تشريف برد به معراج، به بالا. [1] شما همه مى‌دانيد تاريخ انبيا [را]. آن حضرت ابراهيمش، كه تقريباً رأس انبياى سلف بود، با تبرش برداشت آن بتها را همه را شكست. هيچ خوف اين را هم نداشت كه بيندازندش توى آتش. خوف اين حرفها را نداشت؛ اگر داشت كه پيغمبر نبود. يك همچو موجودى كه با يك قدرتهاى بزرگ جنگ مى‌كند و يك تنه خودش تنهايى در مقابل يك همچو قدرتهايى مى‌ايستد كه بعداً بيايند بخواهند آتشش بزنند، اين منطقش اين نيست كه اگر آن طرفم را سيلى زدند ... بر مى‌گردم اين طرف هم بزنند. اين منطق آدمهاى تنبل است. اين منطق آنهايى است كه خدا را نمى‌شناسند. قرآن نخواندند اينها. آن هم حضرت موسى كه با يك عصا، يك نفر بود، يك نفر بود- يك نفر چوپان. مقابل كى؟ مقابل فرعون كه داد خدايى مى‌زد. اينها هم داد خدايى مى‌خواهند بزنند؛ مى‌بينند حالا خيلى خريدار ندارد. اگر يك خرده سست بياييد آنها هم مى‌گويند: أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‌ [2]. اين مزخرفات هميشه بوده در دنيا و حالا هم هست؛ بعدها هم خواهد بود. آن هم حضرت موسى- سلام اللَّه عليه- اين هم رسول اكرم كه تاريخش را خوب مى‌دانيد ديگر كه تنهايى مبعوث شد، سيزده سال نقشه كشيد و ده سال جنگ كرد، نگفت كه ما را چه به سياست. اداره كرد ممالكى را، مملكتى را، نگفت ما چكار داريم به اين حرفها. آن هم حكومت حضرت امير است كه همه‌تان مى‌دانيد، و آن وضع حكومتش و آن وضع سياستش و آن وضع جنگهايش. نگفت كه ما بنشينيم توى خانه‌مان دعا بخوانيم و زيارت بكنيم، و چكار داريم به اين حرفها؛ به ما چه.

سازش با سلاطين جور، خلاف قرآن‌

«اگر خود حضرت صاحب- سلام اللَّه عليه- مقتضى بدانند خوب خودشان تشريف بياورند»! يكى از علما اين جورى مى‌گفت- خدا رحمتش كند- كه «من كه دلم بيشتر


[1] سوره آل عمران، آيه 55 و سوره نساء، آيه 158.

[2] بخشى از آيه 24 سوره نازعات.

نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 3  صفحه : 339
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست