اين سربازهاى آنها مىآمدند گدايى مىكردند جلوى اتومبيلها. يك دانه سيگار وقتى كه به او مىدادند، اين قدر خوشحال مىشد كه دستش را پشتش مىگذاشت و شروع مىكرد سوت زدن. كمونيستى براى اين است كه مردم را بازى بدهند. مگر مىشود كسى به مبادى غيبى اعتقاد نداشته باشد و در فكر مردم باشد و در فكر اصلاحات؟ بازى است همهاش. اين اسلحه دارها يك دفعه- فرض بفرماييد كه- كتك و بساط است، يكوقت هم با تبليغات توأم با هم. الآن هم مىبينيد كه زدهاند مردم را كشتهاند، اين همه جنايت وارد كردهاند. حالا تبليغات را ببينيد. تبليغات دست خودشان است. تبليغات را ببينيد چه مىكند؛ همه گناهها را گردن مردم مىاندازد، و كشتهها هم شش تا بودهاند كه چند تاش زير پاى مردم رفته، يك بچه سيزده ساله؛ يك چيزى از طرف آنها- جنايتى- واقع نشده! اينها تبليغات دست خودشان است. از آن طرف اين طور تبليغات مىكنند، از آن طرف اين طور كشتار مىكنند. تمام اين مفاسد براى اسلحه دار بودن غير صُلَحاست. صلحا بايد اسلحه داشته باشند.
عدالت، شرط اصلى زمامداران اسلام
اسلام خدايش عادل است، پيغمبرش هم عادل است و معصوم، امامش هم عادل و معصوم است، قاضىاش هم معتبر است كه عادل باشد، فقيهش هم معتبر است كه عادل باشد، شاهد طلاقش هم معتبر است كه عادل باشد، امام جماعتش هم معتبر است كه عادل باشد، امام جمعهاش هم بايد عادل باشد- از ذات مقدس كبريا گرفته تا آن آخر. زمامدار بايد عادل باشد؛ وُلاتشان [1] هم بايد عادل باشند. اين وُلاتى كه در اسلام مىفرستادند، واليهايى كه مىفرستادند به اين طرف و آن طرف، امام جماعتشان هم بود، بايد عادل باشد. اگر عادل نباشد، اگر عدالت در بين زمامداران نباشد، اين مفاسدى است كه داريد مىبينيد. اسلحه دست اشخاص غير صالح، اسلحه دست اشخاص ناصالح، اشخاص بىانصاف، بىعدالت