به دست خودمان به خودمان مىزنيم. يك قصه هم قصه بعضى ائمه جمعه و بعضى از علماى بلاد است كه با دخالتهاى بىمورد خود در امور دولت، اسباب اين مىشوند كه مردم از آنها كنار گيرند. اگر مردم از روحانيون كنار گيرند، موجب مىشود كه روحانيون شكست بخورند، و اگر روحانيون شكست بخورند، جمهورى اسلامى شكست مىخورد. اين مطلب را بارها گفتهام كه روحانيون بايد وضعى ارشادى داشته باشند، نه اينكه بخواهند حكومت كنند. كارى نبايد بكنيم كه مردم بگويند اينها دستشان به جايى نمىرسيد، حالا كه رسيد ديديد اين طور شدند. استبداد دينى خود تهمتى است كه از كنارش نبايد گذشت. راديوها مرتب از آن سخن مىگويند و ما را به خودكامگى متهم مىكنند. روحانيون نبايد كارى كنند كه شاهد دست دشمن بدهند. دخالت ما بايد نهى از منكر و امر به معروف باشد، و الّا به استاندار بگوييم تو بايد اين كار را بكنى، و الّا بگوييم از اينجا برو، اين اولًا تضعيف دولت است و از آن گذشته موجب مىشود كه مردم از روحانيون متنفر شوند. اين موضوعات را بايد كاملًا در نظر داشته باشيم.
صيانت شوراى نگهبان در گِرو عملكرد اعضاى آن
اما مسئله شما. من با نهاد شوراى نگهبان صد در صد موافقم و عقيدهام هست كه بايد قوى و هميشگى باشد، ولى حفظ شورا مقدارى به دست خود شماست. برخورد شما بايد به صورتى باشد كه در آينده هم به اين شورا صدمه نخورد. شما نبايد فقط به فكر حالا باشيد و بگوييد آينده هر چه شد، باشد. شياطين بتدريج كار مىكنند. امريكا براى پنجاه سال آينده خود نقشه دارد. شما بايد طورى فكر كنيد كه اين شورا براى هميشه محفوظ بماند. رفتار شما بايد به صورتى باشد كه انتزاع نشود كه شما در مقابل مجلس و دولت ايستادهايد. اينكه شما يكى و مجلس يكى، شما يكى و دولت يكى، ضرر مىزند.
شما روى مواضع اسلام قاطع بايستيد، ولى به صورتى نباشد كه انتزاع شود شما در همه جا دخالت مىكنيد. صحبتهاى شما بايد به صورتى باشد كه همه فكر كنند در محدوده قانونى خودتان عمل مىكنيد، نه يك قدم زياد و نه يك قدم كم. در همان محل قانونى وقوف كنيد، نه يك كلمه اين طرف و نه يك كلمه آن طرف. گاهى ملاحظه مىكنيد كه مصالح