نكنند، بيت المال مسلمين صرف آن چيزى بشود كه براى مسلمين است. وزارتخانهها بايد وقتى كه مىبينند كه كارمند بيت المال مسلمين هستند و مسلمين هستند و از آنجا حقوق مىگيرند و ارتزاق مىكنند و اداره، اداره بيت المال مسلمين است، حتى در آن مسائلى كه حضرت امير گفته ملاحظه كنند، كوچك نشمرند مسأله را، مسئله بيت المال مسلمين است و دستور، دستور اسلام است به حد ضرورت. البته راجع به آن چيزهايى كه مربوط به حفظ مقامات است- در حالى كه ما الآن درش مىگذرانيم- آن يك چيز لازم است، امّا به حد لزوم. حتى مطبوعات بايد اين توجه را داشته باشند كه چيزهايى كه براى ملت مفيد نيست در روزنامهها ننويسند، كاغذ صرف اين نكنند، وقت صرف اين نكنند. بايد راديو- تلويزيون توجه به اين معنا داشته باشد كه اين از بيت المال مسلمين است، بايد وقتش صرف چيزهايى كه مربوط به مصالح مسلمين نيست، نشود، مسئوليت دارد اينها. بايد اشخاصى كه، مقاماتى كه هستند، ملاحظه كنند كه به اندازه ضرورت مشاور بگيرند، به اندازه ضرورت خدمتگزار بگيرند، نه به اندازه دلخواه. و اين معنا را بايد همه ما بدانيم كه دلخواههاى ما آخر ندارد. گمال نبايد بكنيم كه اگر ما به آنجا رسيديم، تمام شد مسأله، آنجا كه رسيديم بيشتر خواهد شد. امروز حكومتهاى كوچك تقاضاهاى كوچك دارند، هواهاى كوچك دارند، لكن اين طور نيست كه اين هواها محدود بشود. وقتى به يك حكومت بالاتر رسيدند، تقاضاها زيادتر مىشود، هواهاى نفس بيشتر مىشود. وقتى رئيس جمهور يك كشور پهناور مثلًا امريكا يا شوروى يا هندوستان شدند، آن وقت هوايشان بالاتر مىرود، قانع نيستند به آنجا، حدود ندارد، انسان لا حد است در همه چيز. گمان نكند انسان كه اگر يك جايى دارد كه درش زندگى مىكند، يك جا بهتر پيدا كند، آنجا وقتى رفت راحت است. آنجا تازه اول اين است كه يك جاى بالاتر داشته باشد.
هواهاى نفسانى سرچشمه همه فسادها
من به آقاى رئيس جمهور عرض مىكنم؛ چهار سال گذشت و چهار سالها مىگذرد و همه حكومتها همين طور است، مىگذرد. آن كه نخواهد گذشت اعمالى است كه ما انجام بدهيم، كه اينها ثابت است، در دفترهاى خدا ثابت است. اعمال خوب به ما