مىخواهد ضد انقلاب باشد. اما اگر كسانى هستند كه از روى نادانى- از چى- خوب ارشادشان كنيد، توجيهشان كنيد كه كارها را انجام بدهند و مردم را ناراضى نكنند. در هر صورت ما بايد دنبال اين معنا باشيم كه مردم را نگه داريم، و همين طورى كه آقايان مىگويند؛ بدون پشتيبانى مردم نمىشود كاركرد. و پشتيبانى هم به اين نيست كه مردم اللَّه اكبر بگويند اين پشتيبانى نيست. پشتيبانى اين است كه همكارى كنند، همكارى اين است كه در تجارت همكارى كنند، شما مجال به آنها بدهيد همكارى كنند. وقتى اين مجال را شما داديد، مردم كمك شما هستند. و اين طور نيست كه بازار، مثلًا، سر تا تهاش را- خداى نخواسته- يك اشخاص فاسد، در يك بازار- البته پيدا مىشود- يك عدهاى فاسد و يك عدهاى سودجو هم پيدا مىشود، معلوم است اين. اما مردم صحيح و مردم متدين و مردم كاردان زياد هست در بازار. عامّه بازار هم آن طور نيست كه خلافكار باشد. البته يك عده هم هستند. در چه جمعيتى است كه نيست اين چنين؟ همه جمعيتها اين طور. مثلًا يك عده فاسد هم درشان هست. بنا بر اين بايد ما مجال بدهيم به همه اينها. همان طورى كه در كشاورزى شما عمل مىكنيد، كه پشتيبانى مىكنيد و كشاورزى را آنها مىكنند، شما پشتيبانى را مىكنيد، در اين طور امور هم چيزهايى را كه مردم ازشان كار بر مىآيد، معنى پشتيبانى اين است كه خود آنها عمل بكنند. اگر اين طور عمل بشود، هم سرمايههايى كه ممكن است نياورده باشند، وارد مىشود در بازار و هم در بانكها و هم مردم كمككار مىشوند و مطمئن مىشوند، و هم اشخاصى كه خيال مىكنند كه جمهورى اسلامى نمىخواهد براى مردم كار كند، مىفهمند كه كار مىكند و كمك مىكند، و هم اشخاصى كه در خارج هستند و ضد انقلاب نيستند، لكن بيخودى ترساندندشان، يعنى، تبليغات خارجى اين بيچارهها را ترساندند كه اى مبادا برويد كه همچو كه از در وارد بشويد، فوراً پاسدارها شما را مىگيرند و چه مىكنند! خوب، اين تبليغاتى است كه در دنيا دارد مىشود بر ضدّ ما. ما بايد يك كارى بكنيم. كه اين تبليغات را خنثى كنيم و با تبليغات، ما زورمان به آنها نمىرسد، براى اينكه، ما يك تبليغات محدود داريم، آنها يك تبليغات غير محدود دارند، دنيا دست آنهاست و تبليغاتشان